استراتژی من در سشنهای معاملاتیام:
قبل از پرداختن به استراتژی های معاملاتی توجه به این نکته خالی از لطف نیست. توجه داشته باشید، قبل از اینکه سشن خود را شروع کنید، به سایت forex factory سر بزنید تا red folder مرتبط با جفت ارز EUR یا USD را ببینید. اگر red folder وجود داشت، قبل یا بعد از انتشار اخبار، ترید کنید. حین انتشار اخبار، ترید فعال نگهداری نکنید. (پوزیشن باز نداشته باشید.)
خلاصهای سریع از نحوۀ تعیین نواحی عرضه و تقاضا:
(انتظار دارم هر شخصی، قبل از ورود به این استراتژی، بداند که چطور این نواحی را روی چارتها پیدا کند.)
گام اول: به عرضه/تقاضای روزانه/4ساعته(4H) نگاه کنید.
در این استراتژی، ما به ساختار اهمیت نمیدهیم. ما به سادگی فقط به این فکر میکنیم که آیا عرضه و تقاضا تحت کنترل است، و آیا قیمت به این نواحی، واکنش نشان میدهد یا خیر. (بسته به اینکه کدام تایم فریم برای نواحی، شفافتر است، تایم روزانه یا 4H استفاده شود.)
به طور کلی، این نواحی در تایم روزانه یا 4H، برای واکنش در تایم فریمهای کوچکتر اهمیت دارند. ما برای ورود به ترید، منتظر تاچ شدن این نواحی POI (Point of Interest) نمیمانیم. به یاد داشته باشید که یک «واکنش» ساده در نواحی روزانه یا 4H، میتواند فرصت تریدهای 100R در تایم فریم یک دقیقه (m1) به ما بدهد!
گام دوم: برای نواحی unmitigated عرضه و تقاضا، از تایم فریم 15 دقیقه (m15) استفاده کنید.
گام سوم: برای نواحی unmitigated عرضه و تقاضا، برای تصحیح تایم فریم m15، از تایم 5 دقیقه (m5) استفاده کنید.
درصورت امکان، حتی تا تایم m1 و m2 برای تصحیح، پیشروی کنید. همۀ اینها به میزان شفاف بودن نواحی بستگی دارد. اگر از m5 به m1 میروید و همین حالا، دو ناحیۀ unmitigated به شما میدهد، آن را در m5 نگه دارید. با این حال، اگر به شما دو ناحیه میدهد، اما یکی از آنها mitigated است، به جدیدترین ناحیهای بروید که هنوز mitigate نشده است. این فکت که این ناحیه، از یک mitigation آمده است، آن را به ناحیهای با احتمال وقوع بالاتر تبدیل میکند.
من در استراتژی معاملاتی ام کندلهای فول بادی یا سایههایی برای نواحی عرضه/تقاضا را دوست دارم. اگر نتوانم یکی از اینها را پیدا کنم، در تایم فریمهای مختلف، بالا و پایین میروم تا تناسب کاملی را پیدا کنم (m1, m2, m3, m4, m5).
یک بار که نواحی روزانه/4H را با موفقیت یادداشت برداری کردیم، و نواحی m15 را تصحیح کردیم، میتوانیم به تایم فریم m1 برگردیم و منتظر شروع سشنمان بمانیم.
گام چهارم: در این استراتژی، سه نوع ورود مختلف را طی سشنهایم استفاده میکنم:
چرخشهای DS/SD
تریدهای ادامهدار
تریدهای Choch (Change of Charachter)
چرخشها
چرخشهای تقاضا به عرضه (Demand to Supply/DS)
- اگر قیمت، به ناحیۀ unmitigated تقاضای مورد نظرتان برسد و واکنش نشان دهد، در جستجوی پوزیشنهای short، منتظر یک بریک در تقاضا میمانید.
- آیا این بدان معنی است که نیاز است کل ناحیه را بشکند؟ خیر. اگر تقاضا (در ناحیه) قوی بود، یک واکنش فوری نشان میداد و با یک choch در جهت شکست رو به بالای سطوح عرضه (که یک ترند رو به پایین موقتی (پولبک) فراهم میآورد)، به شما کمک میکرد.
- به هر حال، اگر عرضه، سطح unmitigated تقاضای مورد نظرتان یا جدیدترین تقاضا را (مثل چارت زیر) بشکند، یک نشانۀ قوی داریم که عرضه، تحت کنترل است. پس، ما میتوانیم از عرضهای که باعث بریک شد، یک ترید باز کنیم.
چارت نمونه:
در تصویر بالا، میتوانیم ببینیم که قیمت، به ناحیۀ unmitigated در m15 (تصحیح شده با m5 یا پایینتر) مورد نظرمان واکنش داده است. چطور میتوانیم پیش از آنکه قیمت، ناحیه را بشکند، وارد پوزیشن sell شویم؟
بسیار ساده است: اگر تقاضا قوی بود، به شدت واکنش نشان میداد و سطوح جدید عرضه را میشکست. در عوض، شاهد یک چرخش بودیم که نشان میداد تقاضا ضعیف است، و عرضه، دوباره در حال کنترل شدن است. در ناحیۀ OB یا عرضه، که باعث این چرخش شده است، یک ورود انجام میدهیم.
این، طرحی از همان نمودار است:
چرخش عرضه به تقاضا (Supply to Demand / SD)
- اگر قیمت، به ناحیۀ unmitigated عرضۀ مورد نظرتان برسد که نشانهگذاری کردهاید، منتظر یک بریک در عرضه میمانید.
- همان قوانین چرخش DS، برای چرخش SD هم به کار میآید.
چارت نمونه:
در چارت نمونه بالا، میبینیم که از نظر تکنیکال، قیمت، ناحیۀ unmitigated عرضۀ مورد نظرمان را نشکسته است. با این حال، سطح مینور عرضه را شکسته است که نشان میدهد عرضه، در این سطح، به هیچ وجه قوی نیست. اگر عرضه در سطح اصلی m15 مورد نظرمان، قوی بود، قیمت واکنش نشان داده بود و یک choch رخ میداد. از آنجایی که تقاضا، سطح مینور عرضه را شکست، میتوانیم روی تقاضایی که باعث بریک شده است، یک ترید باز کنیم.
ادامهدهندهها
در استراتژی معاملاتی که دارم ادامهدهندهها بسیار ساده هستند. روش موردعلاقه من برای جمعآوری سفارشهاست. باز هم، به ساختار اهمیت نمیدهیم. تنها چیزی که به آن اهمیت میدهیم، یک بریک در جدیدترین سطح مینور عرضه یا تقاضا است.
دلیل ورود شما، آن چیزی است که باعث بریک شده است. در حالت ایدهآل، شما در جستجوی کندلهای فول بادی خواهید بود. اگر نتوانستید آنها را پیدا کنید، با خیال راحت، به تایم فریم m2 و m3 بروید. اینسایدبارها در این مورد بسیار کمککننده هستند.
از آنجایی که قیمت، سطح مینور عرضه را شکسته است (با رنگ قرمز نشانهگذاری شده است)، میتوانیم روی آن چیزی که باعث بریک شده است، یک ترید قرار دهیم. اینجا همۀ scale-inها/ ادامهدهندههایی که طبق قواعد، ارائه شده است، وجود دارد. با هدف قرار دادن unmitigated عرضۀ بعدی، در مجموع به 82.5R رسیدیم. این، قدرت scale-inها/ ادامهدهندهها است. (یادداشت مترجم: منظور از scale-in، قواعد مدیریت سرمایه در ورود پلهای است.)
بعد از هر ادامهدهندۀ جدید، استاپلاس خودم را با توجه به تقاضای جدید، تعیین میکنم.
تریدهای Choch
Change of character اساساً تغییری در روند است. برای من، ستاپ ایدهآل این است که یک choch داشته باشیم که دو ناحیۀ مینور عرضه یا تقاضا را بریک کرده باشد.
اگرچه یک choch در صورتی معتبر است که یک ناحیه را بشکند، اما اگر به یک ناحیۀ HTF واکنش داده باشد و دو ناحیۀ مینور عرضه/تقاضا را شکسته باشد، قابل اطمینانتر است (مانند شکل زیر).
در این شماتیک، میبینید که تقاضا، دو سطح عرضه را شکسته است. این یک choch است. آیا میتوانید یک سفارش در این بازی قرار دهید؟
فقط در صورتی که پولبک از ناحیۀ unmitigated عرضه نیامده باشد.
اگر قیمت، از ناحیۀ unmitigated عرضه آمده باشد، منتظر تأییدی برای ورود بمانید.
اطلاعات تکمیلی
صرفنظر از نوع ورودی که نشان دادهام، اگر پولبک مورد نظرتان از یک ناحیۀ unmitigated عرضه آمده باشد، نمیتوانید یک limit order قرار دهید. هرگز. شما باید منتظر یک چرخش جدید بمانید، و اجازه دهید بازار، دستانش را نشان دهد. این اطلاعات بسیار ابتدایی به نظر می رسد، اما برای من، یک «کلید طلایی» کوچک بود که همه چیز را برایم روشن کرد.
حالا شما میدانید که آیا قیمت، لیکوئیدیتی مهندسی شده ایجاد می کند یا خیر. به دلیل حضور در حاشیۀ بازار گیج نخواهید شد و از ضررهای غیرضروری دوری خواهید کرد.
در اینجا نمودارهایی برای توضیح مفاهیم آمده است:
در این مثال، یک ستاپ عرضه داریم؛ اما قیمت پولبک زده است از یک ناحیۀ unmitigated تقاضا. حتی اگر در یک ترند ماژور رو به پایین قرار داریم، به سادگی، سفارش sell limit را قرار نمیدهیم، چون تقاضا تحت کنترل است.
برای اینکه بتوانیم در همان سناریو، پوزیشن sell بگیریم، به یک چرخش یا change of character نیاز داریم تا بدانیم عرضه، دوباره به کنترل درآمده است.
تنها راهی که بتوان یک limit order را بدون نگرانی دربارۀ اینکه ناحیۀ مورد نظرمان حفظ شود یا خیر، و بدون منتظر ماندن برای چرخش یا choch،قرار داد، این است که:
نه تنها ناحیۀ اولیهمان باید ساختار را شکسته باشد، بلکه پولبک آن نیز از یک ناحیۀ unmitigated نیامده باشد.
در زیر، هر دو سناریو آمده است که در آن میتوانید یک limit (ورود با ریسک) قرار دهید.
ترید قیمت از طریق ناحیۀ unmitigated تقاضا در m5
قیمت به ناحیۀ unmitigated تقاضا در m5 نرسیده است، و یک پولبک سالم را نشان میدهد که میتوانیم از آن، یک پوزیشن short بگیریم.
چطور اسپرد را محاسبه کنیم (چالشهای فاندینگ و …)
- اگر اسپرد شما، حداکثر 5 پیپ باشد، باید اسپرد را به این صورت حساب کنید:
اگر برای پیدا کردن نواحی عرضه و تقاضا و liquidity pools مشکل دارید، می توانید از اندیکاتور Fixed range Volume Profile استفاده کنید.
نحوۀ استفادهاش به این صورت است که ابتدا، شروع حرکت ایمپالس را انتخاب کرده و سپس، آن را به انتهای حرکت ایمپالس بکشانید.
اندیکاتور Volume Profile اساساً به شما میگوید که اغلب سفارشها کجا قرار دارد. هرچه شکل ناقوس (خطوط افقی) بزرگتر باشد، عرضه یا تقاضا قویتر است. ناحیههایی که تقریباً هیچ دیتایی ندارند، صرفاً نواحی لیکوئیدیتی/عدم تعادل هستند.
این تنظیمات دقیقی است که برای اندیکاتور استفاده میکنم.
بونوس (Bonus)
خلاصه استراتژی اسکالپینگ m15
این یک روش بسیار ساختارمند است که با ظاهر شدن ستآپها، برای اسکالپ گرفتن از هر جفت ارزی استفادهاش میکنم:
قدم اول:
چارت H1 را ببینید و دنبال جهت اصلی باشید. (در چه ترندی قرار دارید؟ بیریش یا بولیش؟)
- قدم دوم:
چارت m15 را ببینید و منتظر شکست ساختار باشید.
در این تصویر میبینیم که H1 بولیش است و فقط یک شکست ساختار (BOS) در m15 میخواهیم. حالا کندلی را که باعث BOS (سطح تقاضا) شده است، نشانهگذاری میکنید.
قدم سوم:
با استفاده از m5، سطح عرضه/تقاضا و اردر بلاک (OB) m15 را تصحیح کنید.
قدم چهارم:
در چارت m1 صبورانه منتظر میمانید تا قیمت به ناحیۀ مورد نظرتان برسد و منتظر شکست ساختار در m1 بمانید.
یک بار که قیمت، ناحیۀ شما را تاچ کرد و ساختار را شکست، شما میتوانید از آن تقاضا/OBای که باعث BOS در m1 شده است، وارد ترید شوید.
به وضوح میبینیم که وقتی قیمت به ناحیۀ m5 رسید، سپس قیمت، ساختار را شکست و یک فول بادی یا اردر بلاک (full body to body order block) تشکیل داد. این، ورود ایدهآل شماست.
برای تارگتها، دنبال سقف/کف دوقلو، شکست ترندلاین، یا نواحی عرضه و تقاضا باشید.
چک لیست تریدینگ پلن Choch FX
همۀ نواحی عرضه/تقاضای روزانه/H4 را نشانهگذاری کنید.
- آیا قیمت به ناحیه رسیده و واکنش داده است؟ (ما به این بازه زمانی اهمیت نمیدهیم، مگر اینکه قیمت به یکی از این نواحی واکنش نشان دهد.)
همۀ نواحی unmitigated عرضه/تقاضای m15 را نشانهگذاری کنید.
از m5 برای تصحیح همین نواحی unmitigated استفاده کنید.
- اگر امکانپذیر است و گیجکننده نیست، آن را تا کوچکترین بازۀ زمانی ممکن تصحیح کنید. (m4, m3, m2, m1).
- اگر تصحیحهای شما، بیش از یک ناحیۀ unmitigated واضح را نشان میدهد، به تایمفریمی برگردید که «یک» ناحیۀ واضح را نشان میدهد.
- از سایههای واضح یا کندلهای فول بادی (اردر بلاک) استفاده کنید.
- به قیمت در m1 توجه کنید. وقتی که قیمت، به یکی از نواحی unmitigated مورد نظرتان میرسد و واکنش میدهد، آن را زیر نظر داشته باشید.
- انواع ورود
- چرخشهای DS/SD
- ادامهدهندهها
- Choch
ناحیۀ بعدی عرضه/تقاضای unmitigated، کف دوقلو/سقف دوقلوهای واضح، لیکوئیدیتی ترندلاین را تارگت بگیرید.