پیش آمادگی جهت ورود به یک ترید واقعی
از شما میخواهیم قبل از آمادگی برای ورود به یک ترید واقعی، استراتژیهای زیر را بک تست بگیرید.
Steps
1- PS – حمایت اولیه:
جایی که بعد از یک حرکت نزولی طولانیمدت، خریدهای قابلتوجهی، با هدف ایجاد یک حمایت چشمگیر شروع میشود. حجم افزایش پیدا میکند. و اسپرد قیمت گسترش مییابد، که نشاندهندۀ این است که شاید حرکت نزولی به پایان خود نزدیک میشود.
2- SC – اوج فروش:
نقطهای که معمولاً گستردگی اسپرد قیمت و فشار فروش به اوج خود میرسد. و فروش سنگین یا وحشتزده (Panicky) عموم مردم روی/نزدیک کف، توسط نهادهای حرفهای بزرگ جذب میشود. بیشتر مواقع، در یک SC، قیمت به خوبی پایینتر از low بسته میشود.
3- AR – رالی اتوماتیک:
به این دلیل رخ میدهد که فشار فروش شدید تا حد زیادی کاهش یافته است. یک موج خرید، به راحتی قیمتها را بالا میبرد. و با پوشش معاملات short تقویت میشود. وقتی که ساختار شکسته میشود، اوج این رالی به تعریف خط حمایت آینده کمک میکند. برای تأیید یک رخداد انباشت، AR باید حداقل سطح 382 فیبوناچی از PS را ببیند.
4- ST – تست ثانویه:
که در آن، قیمت دوباره سطح SC را بررسی میکند تا تعادل عرضه/تقاضا را در این سطوح تست کند. اگر کف، تأیید شد، حجم و اسپرد قیمت باید به طور چشمگیری کاهش یابد. چون بازار میخواهد سطح SC را حمایت کند. رایج است که بعد از یک SC، چندین ST وجود داشته باشد.
5- TEST/Spring :
بازیگران بزرگ همیشه در نقاط کلیدی طی یک رشد قیمت، بازار را برای عرضۀ یک انباشت (یعنی STها و اسپرینگها) تست میکنند. اگر عرضۀ قابلتوجهی در یک تست رخ دهد، بازار اغلب آمادۀ یک رشد نیست. یک اسپرینگ در انباشت نوع 1، اغلب با یک یا چند تست، دنبال میشود. یک تست موفق (که نشان میدهد قیمت قرار است افزایش یابد) معمولاً یک low بالاتر در حجم کمتر ایجاد میکند.
6- SOS– نشانههای قدرت:
جهشی که با یک شکست در ساختار، دنبال میشود.
7- LPS– آخرین نقطۀ حمایت:
highهای بالاتر و lowهای بالاتر که قبل از پرواز قیمت ساخته میشوند. قیمت معمولاً یک high قبلی را دوباره میبیند. و آن را به عنوان سطح حمایتی به کار میگیرد. که میتواند به عنوان یک سطح ورود دیگر استفاده شود.
توضیحات تکمیلی
MB- Migration Block – جایی که قیمت تمایل دارد متراکم (خنثی) شود. معمولاً بعد از رخ دادن یک high یا low کوتاهمدت شکل میگیرد. زمانی که بریکر ثابت شده است، سپس به سرعت به عقب برمیگردد. ناگهان قیمت معکوس میشود. و به سمت مایگریتینگ بلاک میرود. اطراف مایگریشن بلاک، قیمتی را پیدا میکنید که ساختار را شکسته است. و دوباره مایگریت شده است. آن را به چشم یک خط حمایت/مقاومت در تصویر میبینید. ناحیۀ تراکم مهم است، زیرا قیمت تمایل زیادی دارد که قبل از کامل کردن BOS، به عنوان یک LPS، به مایگریشن بلاک برگردد. اینجا همان جایی است که میتوانیم برای ورود، متمرکز شویم.
phases
Phase A:
فاز A متوقف شدن روند نزولی قبلی را نشان میدهد. تا این لحظه، عرضه، غالب بوده است. رسیدن به کاهش عرضه، در حمایت اولیه (PS) و اوج فروش (SC) مشهود است. این رخدادها معمولاً به صورت واضح روی چارت هستند. جایی که اسپرد در حال گسترش و حجم سنگین، نشان دهندۀ تبدیل شدن تعداد زیادی تریدر از عامۀ مردم، به نهادهای حرفهای بزرگ است. وقتی این فشار فروش شدید برطرف شد. معمولاً یک رالی اتوماتیک (AR) رخ میدهد. که شامل تقاضای نهادی برای قیمت و همینطور، پوشش معاملات short است.
یک تست ثانویه (ST) موفق در ناحیۀ SC نشاندهندۀ فشار فروش کمتری نسبت به قبل، باریک شدن گسترۀ اسپرد قیمت و کاهش حجم است. که عموماً در همان سطح قیمت SC یا بالاتر متوقف میشود. اگر ST پایینتر از SC برود، میتوان lowهای جدید یا تراکم طولانیمدت را پیشبینی کرد.
سطوح low برای SC و ST و سطح high برای AR، مرزهای محدودۀ تریدینگ را مشخص میکند. برای کمک به تمرکز بر رفتار بازار، خطوط افقی میتوانند رسم شوند.
گاهی اوقات، روند نزولی میتواند بدون اوجگیری قیمت و حجم، به طرز دارماتیکی به پایان برسد. با این حال، ترجیح بر این است که PS، SC، AR و ST را ببینیم؛ زیرا نهتنها چشمانداز بهتری از چارت ارائه میدهند، بلکه نشانۀ واضحی است که بازیگران بزرگ به طور قطعی، شروع به انباشت کردهاند.
Phase B:
کارکرد فاز B «ایجاد یک دلیل» برای یک روند صعودی جدید است. در فاز B، مؤسسهها و نهادهای حرفهای بزرگ، در انتظار روند صعودی بعدی، در حال انباشت موجودی با قیمت نسبتاً پایین هستند. فرآیند انباشت نهادی ممکن است کمی طول بکشد. معمولاً چندین ST و همینطور اقدامات از نوع بالادستی، در انتهای بالایی محدودۀ تریدینگ در فاز B وجود دارد. به طور کلی، بازیگران بزرگ با تکمیل محدودۀ تریدینگ، فقط در سمت خرید حضور دارند و هدفشان این است که تا حد امکان، باقیماندۀ عرضۀ شناور را به دست آورند. خرید و فروش نهادی، مشخصات رفتاری قیمت بالا و پایین را در محدودۀ تریدینگ ارائه میدهد. در اوایل فاز B، نوسانات قیمتی گسترده و همراه با حجم بالا است.
از آنجایی که حرفهایها عرضه را جذب میکنند، با این حال، حجم در نوسانات نزولی در محدودۀ تریدینگ، تمایل به کم شدن دارد. وقتی به نظر میرسد که احتمالاً عرضه تمام شده باشد، قیمت برای فاز C آماده است.
Phase C:
در فاز C است که قیمت، وارد تست باقیماندۀ عرضه میشود و به بازیگران «پول هوشمند» اجازه میدهد تا اطمینان یابند که قیمت آمادۀ صعود است. همانطور که بالاتر گفته شد، اسپرینگ، یک حرکت قیمتی زیر سطح حمایتی TR است (که در فازهای A و B ایجاد شد) که به سرعت معکوس میشود و به TR برمیگردد. این نمونهای از تلۀ خرسی (بیریش) است، زیرا افت قیمت زیر حمایت، نشانۀ ادامۀ روند نزولی است. همچنین، از شر تریدرهایی که استاپلاسشان را خیلی نزدیک یا درست زیر SC اولیه تنظیم کردهاند، خلاص میشود. در واقع، این شروع یک روند صعودی جدید را نشان میدهد و فروشندگان دیرهنگام (خرسها) را به دام میاندازد.
در این روش:
یک تست موفقیتآمیز عرضه توسط ارائۀ اسپرینگ (یا لرزش/shake-out)، یک فرصت تریدینگ با احتمال بالا فراهم میکند. یک اسپرینگ با حجم کم (یا یک تست لرزش با حجم کم) نشان میدهد که قیمت، احتمالاً آمادۀ صعود است؛ پس زمان خوبی برای شروع یک پوزیشن long است.
ظهور یک SOS کمی بعد از یک اسپرینگ یا لرزش، تحلیل را تأیید میکند. همانطور که در انباشت نوع 1 و نوع 2 گفته شد، به هر حال، تست عرضه میتواند بدون اسپرینگ یا لرزش (نوع 2) کمی بالاتر در محدودۀ تریدینگ انجام شود؛ وقتی این اتفاق میافتد، شناسایی فاز C میتواند چالش برانگیز باشد.
Phase D:
اگر تحلیلمان درست باشد، آن چیزی که باید دنبال شود، پیشیگرفتن مداوم تقاضا از عرضه است. الگوی highهای بالاتر و lowهای بالاتر (SOSها) و افزایش گستردگی اسپرد قیمت و حجم، واکنش (LPSها) روی اسپردهای کوچکتر و حجمهای کمتر، شواهد این امر هستند. در فاز D، قیمت حداقل تا بالای TR رشد میکند. سطوح LPS در این فاز، عموماً فرصتهای عالی برای شروع یا اضافه کردن پوزیشنهای long است. LPS معمولاً قبل از اینکه محدودۀ تریدینگ را کاملاً ترک کند، یک high قبلی را در محدودۀ تریدینگ تست می کند. پس از آن، تقاضا کاملاً تحت کنترل است و روند صعودی برای همه آشکار است.
steps
1- PSY – عرضه اولیه:
جایی که بازیگران بزرگ، پس از یک حرکت صعودی شدید، شروع به سیو سود در یک پوزیشن long میکنند. حجم افزایش پیدا میکند و اسپرد قیمت گسترش مییابد، که نشان میدهد ممکن است روند تغییر کند.
2- BC – اوج خرید:
که اغلب طی آن، افزایش قابلتوجه در حجم و اسپرد قیمت دیده میشود. فشار خرید به اوج خود میرسد، با فروش شدید یا فوری توسط مردم، که در قیمتهای نزدیک سقف، توسط نهادهای حرفهای تکمیل میشود.
3- AR – واکنش اتوماتیک:
با کاهش شدید خرید بعد از BC و عرضۀ سنگین مداوم، یک AR رخ میدهد. کف این فشار فروش، به تعریف مرز پایینی محدودۀ تریدینگ توزیع کمک میکند. برای تأیید یک رخداد توزیع، AR باید حداقل سطح 382 فیبوناچی از PSY را ببیند.
4- ST – تست ثانویه:
که در آن، قیمت دوباره سطح BC را بررسی میکند تا تعادل عرضه/تقاضا را در این سطوح تست کند. برای تأیید سقف، عرضه باید بر تقاضا غلبه کند؛ با نزدیک شدن قیمت به ناحیۀ مقاومتی BC، حجم و اسپرد قیمت باید به طور چشمگیری کاهش یابد. یک ST ممکن است به شکل یک صعود (UT) باشد، که در آن قیمت، قبل از برگشت سریع برای بسته شدن زیر مقاومت، بالاتر از مقاومتی حرکت کند که توسط BC و احتمالاً سایر STها نشان داده شده است. پس از UT، قیمت اغلب سطح پایینی TR را تست میکند.
5- SOW – نشانههای ضعف:
به صورت یک حرکت نزولی (یا کمی گذشته) به سمت مرز پایینی TR، معمولاً با افزایش حجم و اسپرد رخ میدهد. AR و SOWها، نشاندهندۀ تغییر روند در رفتار قیمت (پرایس اکشن) هستند: حالا، عرضه غالب است.
6- UTAD/TEST – افزایش قدرت پس از توزیع:
یک UTAD همان بخش توزیعی اسپرینگ در انباشت نوع 1 است. در مراحل بعدیِ توزیع رخ میدهد و یک تست قطعی از تقاضای جدید، بعد از بریک اوت، بالای مقاومت محدودۀ تریدینگ، ارائه میدهد. مانند اسپرینگها و لرزشها، یک UTAD یک عنصر ساختاری ضروری نیست: محدودۀ تریدینگ در توزیع نوع 1 شامل یک UTAD است، در حالی که محدودۀ تریدینگ در توزیع نوع 2 اینطور نیست.
7- LPSY – آخرین نقطۀ عرضه:
بعد از تست حمایت روی یک SOW، یک رالی ضعیف روی اسپرد محدود نشان میدهد که پیشرفت بازار با سختی قابل توجهی مواجه است. این ناتوانی در رالی ممکن است به دلیل ضعف تقاضا، عرضۀ قابلتوجه یا هر دو باشد. LPSYها نشاندهندۀ خستگی تقاضا هستند. و آخرین موجهای توزیع بازیگران بزرگ قبل از شروع یک روند نزولی جدی است.
توضیحات تکمیلی
MB- Migration Block – جایی که قیمت تمایل دارد متراکم (خنثی) شود. معمولاً بعد از رخ دادن یک high یا low کوتاهمدت شکل میگیرد؛ زمانی که بریکر ثابت شده است، سپس به سرعت به عقب برمیگردد، ناگهان قیمت معکوس میشود و به سمت مایگریتینگ بلاک میرود. اطراف مایگریشن بلاک، قیمتی را پیدا میکنید که ساختار را شکسته است و دوباره مایگریت شده است. آن را به چشم یک خط حمایت/مقاومت در تصویر میبینید. ناحیۀ تراکم مهم است، زیرا قیمت تمایل زیادی دارد که قبل از کامل کردن BOS، به عنوان یک LPSY، به مایگریشن بلاک برگردد. اینجا همان جایی است که میتوانیم برای ورود، متمرکز شویم.
phases
Phase A:
فاز A در یک محدودۀ تریدینگ توزیع، متوقف شدن روند صعودی قبلی را نشان میدهد. تا این لحظه، تقاضا، غالب بوده است. اولین نشانۀ ورود عرضه به بازار، توسط عرضۀ اولیه (PSY) و اوج خرید (BC) مشخص میشود. این رخدادها معمولاً با واکنش اتوماتیک (AR) و تست ثانویه (ST) از BC، اغلب با کاهش حجم دنبال میشوند. با این حال، روند صعودی ممکن است بدون اوجگیری پایان پذیرد؛ در عوض، در کنار کاهش اسپرد و حجم، خستگی تقاضا را نشان میدهد. قبل از ظهور عرضۀ قابلتوجه، پیشروی صعودی کمتری در هر رالی رخ میدهد.
Phase B:
کارکرد فاز B «ایجاد یک دلیل» برای یک روند نزولی جدید است. در این زمان، مؤسسهها و نهادهای حرفهای بزرگ، در انتظار حرکت نزولی بعدی، در حال تخلیۀ پوزیشنهای long خود و آماده کردن پوزیشنهای short هستند. نکات مربوط به فاز B در توزیع، مشابه مواردی است که در فاز B انباشت گفته شد، با این تفارت که بازیگران بزرگ، با تکمیل محدودۀ تریدینگ فروشنده هستند .و هدفشان این است که تا حد امکان، تقاضای باقیمانده را به پایان برسانند. این فرآیند، سرنخهایی از خود نشان میدهد که تعادل عرضه/تقاضا، به جای تقاضا، به سمت عرضه متمایل شده است. برای مثال، SOWها معمولاً با افزایش چشمگیر اسپرد و حجم، به سمت پایین همراه هستند.
Phase C:
در توزیع، فاز C ممکن است خود را از طریق یک افزایش قدرت (UT) یا UTAD نشان دهد. همانطور که بالاتر گفته شد، یک UTAD خلاف اسپرینگ است. قیمتی است که بالای مقاومت محدودۀ تریدینگ حرکت میکند و به سرعت معکوس میشود و در محدودۀ تریدینگ بسته میشود. این تستی برای تقاضای باقیمانده است. همچنین یک تلۀ گاوی (بولیش) است – به نظر میرسد که نشانههای ادامۀ روند صعودی است، اما در واقع، با هدف به دام انداختن تریدرهای ناآگاه «wrong-foot» است. یک UT یا UTAD به بازیگران بزرگ اجازه میدهد تا عامۀ مردم را در مورد جهت روند آینده، گمراه کنند. در نتیجه، قبل از شروع روند نزولی، تریدرهایی با استاپلاس بسیار نزدیک یا درست روی BC بیرون رانده شوند یا تریدرهایی با شکست فیک، وارد پوزیشن long شوند.
Phase D:
فاز D بعد از تستهای فاز C میرسد که آخرین نفسهای تقاضا را به ما نشان میدهد. طی فاز D، قیمت به سمت/داخل حمایت محدودۀ تریدینگ میرود. با شکست واضح حمایت یا کاهش به زیر نقطه میانی محدودۀ تریدینگ، بعد از یک UT یا UTAD، شواهد غالب بودن واضح عرضه، افزایش مییابد. اغلب، چند رالی ضعیف در فاز D وجود دارد؛ این LPSYها نشاندهندۀ فرصتهایی عالی برای شروع یا اضافه کردن پوزیشنهای short سودآور است. طی فاز D، هرکسی هنوز در پوزیشن long به دردسر میافتد.
در سناریوی توزیع مجدد، نوع 1 یا نوع 2 ممکن است رخ دهد. فقط نوع 2 در بالا نشان داده شده، اما نکاتش را درک میکنید.
Phase A-D:
فاز A تا D، در یک روند نزولی بزرگتر، فاز A ممکن است بیشتر شبیه یک انباشت باشد (یعنی با قیمت در حال اوجگیری و حجم کاهشی). با این حال، فازهای B تا E در یک توزیع مجدد، میتواند شبیه رفتار توزیع نوع 1 یا 2، در بالای بازار، آنالیز شود.
توضیحات تکمیلی
MB- Migration Block – جایی که قیمت تمایل دارد متراکم (خنثی) شود. معمولاً بعد از رخ دادن یک high یا low کوتاهمدت شکل میگیرد؛ زمانی که بریکر ثابت شده است، سپس به سرعت به عقب برمیگردد، ناگهان قیمت معکوس میشود و به سمت مایگریتینگ بلاک میرود. اطراف مایگریشن بلاک، قیمتی را پیدا میکنید که ساختار را شکسته است و دوباره مایگریت شده است. آن را به چشم یک خط حمایت/مقاومت در تصویر میبینید. ناحیۀ تراکم مهم است، زیرا قیمت تمایل زیادی دارد که قبل از کامل کردن BOS، به عنوان یک LPSY، به مایگریشن بلاک برگردد. اینجا همان جایی است که میتوانیم برای ورود، متمرکز شویم.
steps
SC – اوج فروش:
نقطهای که معمولاً گستردگی اسپرد قیمت و فشار فروش به اوج خود میرسد و فروش سنگین یا وحشتزده (Panicky) عموم مردم، توسط نهادهای حرفهای بزرگ جذب میشود.
AR/PSY– رالی اتوماتیک/عرضۀ اولیه در یک توزیع مجدد:
ممکن است گیجکننده باشد، زیرا میتواند یک AR در یک انباشت باشد یا عرضۀ اولیه در یک توزیع مجدد. اما در یک توزیع مجدد، به عنوان PSY لحاظ میشود.
PSY – عرضۀ اولیه:
جایی که بازیگران بزرگ، پس از یک حرکت صعودی شدید، شروع به سیو سود در یک پوزیشن long میکنند. حجم افزایش پیدا میکند و اسپرد قیمت گسترش مییابد، که نشان میدهد ممکن است روند نزولی ادامهدار باشد.
BC – اوج خرید:
که اغلب طی آن، افزایش قابلتوجه در حجم و اسپرد قیمت دیده میشود. فشار خرید در یک تراکم به اوج خود میرسد.
AR – واکنش اتوماتیک:
با کاهش شدید خرید بعد از BC و عرضۀ سنگین مداوم، یک AR رخ میدهد. کف این فشار فروش، به تعریف مرز پایینی محدودۀ تریدینگ توزیع مجدد کمک میکند. برای تأیید یک رخداد توزیع مجدد، AR باید حداقل سطح 382 فیبوناچی از SC را ببیند.
ST – تست ثانویه:
که در آن، قیمت دوباره سطح BC را بررسی میکند تا تعادل عرضه/تقاضا را در این سطوح قیمتی تست کند. برای تأیید سقف، عرضه باید بر تقاضا غلبه کند؛ با نزدیک شدن قیمت به ناحیۀ مقاومتی BC، حجم و اسپرد قیمت باید به طور چشمگیری کاهش یابد. یک ST ممکن است به شکل یک صعود (UT) باشد، که در آن قیمت، قبل از برگشت سریع برای بسته شدن زیر مقاومت، بالاتر از مقاومتی حرکت کند که توسط BC و احتمالاً سایر STها نشان داده شده است. پس از UT، قیمت اغلب سطح پایینی TR را تست میکند.
SOW – نشانههای ضعف:
به صورت یک حرکت نزولی (یا کمی گذشته) به سمت مرز پایینی TR، معمولاً با افزایش حجم و اسپرد رخ میدهد. AR و SOWهای اولیه، نشاندهندۀ تغییر روند در رفتار قیمت (پرایس اکشن) هستند: حالا، عرضه غالب است.
UTAD/TEST – افزایش قدرت پس از توزیع:
یک UTAD همان بخش توزیعی اسپرینگ در انباشت نوع 1 است. در مراحل بعدیِ توزیع رخ میدهد و یک تست قطعی از تقاضای جدید، بعد از بریک اوت، بالای مقاومت محدودۀ تریدینگ، ارائه میدهد. مانند اسپرینگها و لرزشها، یک UTAD یک عنصر ساختاری ضروری نیست: محدودۀ تریدینگ در توزیع مجدد نوع 2، یک UTAD را شامل نمیشود.
LPSY – آخرین نقطۀ عرضه:
بعد از تست حمایت روی یک SOW، یک رالی ضعیف روی اسپرد محدود نشان میدهد که پیشرفت بازار با سختی قابل توجهی مواجه است. این ناتوانی در رالی ممکن است به دلیل ضعف تقاضا، عرضۀ قابلتوجه یا هر دو باشد. LPSYها نشاندهندۀ خستگی تقاضا هستند. و آخرین موجهای توزیع بازیگران بزرگ قبل از شروع یک روند نزولی جدی است.
در سناریوی توزیع مجدد، نوع 1 یا نوع 2 ممکن است رخ دهد. فقط نوع 2 در بالا نشان داده شده، اما نکاتش را درک میکنید.
phases
Phase A-D:
در یک سناریوی توزیع مجدد که در روندهای صعودی رخ میدهد، نقاطی که بیانگر PS، SC و ST هستند، واقعاً در فاز A مشهود نیستند. بلکه، در چنین مواردی، فاز A شبیه مواردی است که بیشتر در سناریوهای توزیع دیده میشود. فازهای B تا E معمولاً طول کوتاهتر و دامنۀ کوچکتری نسبت به انباشت اولیۀ نوع 1 یا 2 دارند، اما در نهایت شبیه همان هستند.
توضیحات تکمیلی
MB- Migration Block – جایی که قیمت تمایل دارد متراکم (خنثی) شود. معمولاً بعد از رخ دادن یک high یا low کوتاهمدت شکل میگیرد؛ زمانی که بریکر ثابت شده است. سپس به سرعت به عقب برمیگردد، ناگهان قیمت معکوس میشود و به سمت مایگریتینگ بلاک میرود. اطراف مایگریشن بلاک، قیمتی را پیدا میکنید که ساختار را شکسته است و دوباره مایگریت شده است. آن را به چشم یک خط حمایت/مقاومت در تصویر میبینید. ناحیۀ تراکم مهم است، زیرا قیمت تمایل زیادی دارد که قبل از کامل کردن BOS، به عنوان یک LPS، به مایگریشن بلاک برگردد. اینجا همان جایی است که میتوانیم برای ورود، متمرکز شویم.
Steps
BC – اوج خرید:
که اغلب طی آن، افزایش قابلتوجه در حجم و اسپرد قیمت دیده میشود. فشار خرید در یک انباشت مجدد به اوج خود میرسد.
AR/PS– رالی اتوماتیک/حمایت اولیه در یک انباشت مجدد:
ممکن است گیجکننده باشد، زیرا میتواند یک AR در یک توزیع باشد یا حمایت اولیه در یک انباشت مجدد. اما در یک انباشت مجدد، به عنوان PS لحاظ میشود.
PS – حمایت اولیه:
جایی که در یک تراکم در یک روند صعودی، خریدهای قوی شروع به حمایت چشمگیر میکند.
SC – اوج فروش:
نقطهای که معمولاً گستردگی اسپرد قیمت و فشار فروش به اوج خود میرسد و فروش سنگین یا وحشتزده (Panicky) عموم مردم، توسط نهادهای حرفهای بزرگ جذب میشود.
AR – رالی اتوماتیک:
به این دلیل رخ میدهد که فشار فروش شدید تا حد زیادی کاهش یافته است. یک موج خرید، به راحتی قیمتها را بالا میبرد؛ و با پوشش معاملات short تقویت میشود. وقتی که ساختار شکسته میشود، اوج این رالی به تعریف خط حمایت آینده کمک میکند. برای تأیید یک رخداد انباشت مجدد، AR باید حداقل سطح 382 فیبوناچی از کف BC را ببیند.
ST – تست ثانویه:
که در آن، قیمت دوباره سطح SC را بررسی میکند تا تعادل عرضه/تقاضا را در این سطوح تست کند. اگر کف، تأیید شد، حجم و اسپرد قیمت باید به طور چشمگیری کاهش یابد، چون بازار میخواهد سطح SC را حمایت کند. رایج است که بعد از یک SC، چندین ST وجود داشته باشد.
TEST/Spring :
بازیگران بزرگ همیشه در نقاط کلیدی طی یک رشد قیمت، بازار را برای عرضۀ یک انباشت (یعنی STها و اسپرینگها) تست میکنند. اگر عرضۀ قابلتوجهی در یک تست رخ دهد، بازار اغلب آمادۀ یک رشد نیست. یک اسپرینگ در انباشت نوع 1، اغلب با یک یا چند تست، دنبال میشود؛ یک تست موفق (که نشان میدهد قیمت قرار است افزایش یابد) معمولاً یک low بالاتر در حجم کمتر ایجاد میکند.
SOS– نشانههای قدرت:
جهشی که با یک شکست در ساختار، دنبال میشود.
LPS– آخرین نقطۀ حمایت:
highهای بالاتر و lowهای بالاتر که قبل از پرواز قیمت ساخته میشوند. قیمت معمولاً یک high قبلی را دوباره میبیند و آن را به عنوان سطح حمایتی به کار میگیرد، که میتواند به عنوان یک سطح ورود دیگر استفاده شود.
همۀ این انباشتها و توزیعها، همچنین توزیع مجدد و انباشت مجدد را در هرجایی از هر چارتی میتوان پیدا کرد.
طرحها را میتوان در هر جایی از چارت پیدا کرد. فرقی نمیکند که تایم فریم 4H را نگاه کنید یا تایم فریم 1min.
با اینحال، این میتواند برگ برندۀ ما باشد!
اگر تایم فریم 4H را بررسی کنید و بتوانید یک طرح تشکیل شده را تشخیص دهید، با علم به این که قیمت، تا کجا پتانسیل رسیدن دارد، میتوانید یک ریسک به ریوارد (RR) بزرگ تولید شده را ترید کنید. برای مثال، فرض کنید در حال بررسی تایم فریم 4HR هستیم و میبینیم که طرحی در حال شکل گرفتن است. برای نمونه، توزیع را به کار میگیریم. به این معنی است که هنوز میتوانیم BC، AR و ST را ببینیم. احتمالاً توانستهایم MB خودمان را رسم کنیم و با ناحیۀ عرضهمان، یک TR بالاتر و پایینتر ایجاد کرده است. اگر ما در یک طرح توزیع در TR پایینتر هستیم، میدانیم که قیمت، به احتمال زیاد، حداقل به MB برمیگردد. پس، اگر به تایم فریم پایینتر نگاه کنیم (با علم به این که در TR پایینتر در توزیع 4HR هستیم)، برای مثال در تایم فریم 5min، میتوانیم ببینیم که در TR پایینتر، یک انباشت کامل در حال شکلگیری است. برای توضیح بیشتر به ویدئو مراجعه کنید.
پیش از ورود به ترید
پیش از ورود به هر ترید، بدون در نظر گرفتن اینکه تحلیل تکنیکال استفاده میشود یا استراتژی، همیشه باید تحلیل بالا به پایین (Top to Down) را انجام دهید. یک تحلیل بالا به پایین، همانطور که از اسمش پیداست، تحلیلی است که باید از بالاترین تایم فریم انجام شود. بالاترین تایم فریم در مورد ما، تایم ماهانه است. در تایم فریم ماهانه، میتوانید حرکت نمودار را در سالهای گذشته ببینید. حالا این را درک کنید: هر جفت ارز، یک تمایل فصلی دارد، یعنی در طول سال، جفت ارزی مثل EURUSD یک افت در زمستان/بهار دارد و یک اسپرینگ دیگر، حوالی تابستان. این نکته در تایم فریمهای پایینتر بسیار مهم است.
همچنین، همیشه باید در اصلاحهای موفق، سطوح فیبو را بررسی کنید.
این کار در مورد ساختار بازار و حرکت بر اساس آن، به شما ایده میدهد. نشانهگذاری سطوح حمایت و مقاومت عمودی، برای درک ساختار بازار به شما کمک می کند. سطوح S&R، سطوح فیبو و ساختار بازار باید برای تایم فریمهای زیر تحلیل شود: ماهانه، هفتگی، روزانه، 4HR، 1HR و 15m.
حالا اگر ساختار بازار را برای هر جفت ارز بفهمیم و اینکه ترند در چه جهتی حرکت میکند.
با توجه به سطوح موفق فیبو، تا تایم فریم 15m، میتوانیم پیووتهای روزانه را نشانهگذاری کنیم. تا ببینیم قیمت، هر روز تا کجا حرکت میکند. وقتی که به تایم فریم 15m تا 3m رسیدیم، میخواهیم شروع به جستجوی ستاپهایی مانند انباشتها، توزیعها، انباشتهای مجدد یا توزیعهای مجدد کنیم. در حین بررسی ساختار بازار و سطوح S&R، برای کشوری که قصد ترید ارز آن را دارید. نرخ بهره را نیز بررسی کنید. اگر USD درگیر است، باید چک کنید که نحوۀ حرکت و رفتار شاخص S&P 500 و DJI در رابطه با جفت ارز موردنظر چگونه است. علاوه بر این، Gold همیشه باید زیرنظر باشد. زیرا طلا، به عنوان «ارز جهانی» لحاظ میشود که روابط مستقیم دارد. نکتۀ آخر اما مهمتر، که واضحترین چیزی است که هر تریدر حرفهای باید روزانه چک کند، اخبار است.
ورود به ترید، S/L و TP
حالا احتمالاً میپرسید که «خب، چطور میتوانم وارد ترید شوم و چطور محکم جلوی ضررها را بگیرم؟». نگران نباشید! شما را حمایت میکنیم.
وقتی الگویی را در یک تایم فریم خاص شناسایی میکنید، در همان تایم فریم بمانید! کافی است از چارت 1m برای قرار دادن نقطۀ ورود استفاده کنید. در تمام چارتهای بالا میتوانید «باکسهای سبز» را پیدا کنید. منظورشان چیست؟ باکسهای سبز، ناحیههای ورود هستند. برای ترسیم، آنها را از اوج (Climax) به تست ثانویه (ST) یا افزایش قدرت (UT) میکشید. قیمت، همیشه به باکس سبز برمیگردد. کاری که میتوانید انجام دهید، این است که در سایت تریدینگ ویو، هشدارهایی برای ورود قیمت به باکس، تنظیم کنید.
«اما در مورد اسپرینگها یا UTAD چه کنم؟»
در حالت ایدهآل، میخواهید منتظر بمانید تا بعد از اسپرینگ یا UTAD وارد ترید شوید. با این حال، میتوانید در سایت تریدینگ ویو هشدارهایی برای رفتن قیمت به زیر باکسی که رسم کردهاید، تنظیم کنید.
ترید یک خروج فیک. متأسفانه نمیتوانیم عمق یا ارتفاع این خروجهای فیک را پیشبینی کنیم. باید لرزشها (shakeout) را زیر نظر بگیرید و تریدها را به صورتی دستی انجام دهید که میتواند بسیار پیچیده باشد. کاری که میخواهید انجام دهید این است که برای یک خروج فیک منتظر بمانید و Pending Order را در باکس موردنظر خود قرار دهید، و استاپلاس را درست زیر باکسی قرار دهید که معمولاً زیر اوج یا تست ثانویه واقع شده است.
خروجهای فیک «معمولاً» فقط یکبار اتفاق میافتد. چون قرار است استاپلاس برای حرکتهای بزرگ، حداکثر 10 pip باشد، پس در تایم فریم 1m وارد تریدها میشویم.
وقتی استاپلاس میخورید، ناامید نشوید. اتفاق میافتد!
به همین دلیل است که با استاپلاسهای کوچک کار میکنیم و فقط در صورتی وارد ترید میشویم که فرصتی با ریسک به ریوارد 1:10 (1:10RR) یا بیشتر ببینیم. اگر یک pending order تنظیم کردهاید و قیمت به آن نمیرسد، نگران نشوید. ترس از دست دادن (FOMO) کمترین نگرانی ما در این مورد است، زیرا ما یک شانس دوم (نه همیشه، اما بیشتر اوقات!) خواهیم داشت. شانس دوم، پس از شکست کامل ساختار (BOS) خواهد بود که «معمولاً» قیمت، یک SOW یا SOS قبلی، یا حتی یک AR اولیه را در محدودۀ تریدینگ ببیند. برای آن آماده باشید. پس از یک BOS موفق، در سایت تریدینگ ویو هشداری برای رفتن قیمت، زیر بالاترین SOW/SOS از یک BOS موفق تنظیم کنید. همچنین میتوانید آن را زیر نظر داشته باشید یا اگر احساس میکنید که واقعاً مطمئن هستید، یک pending order در آن ناحیۀ خاص تنظیم کنید. وقتی استاپلاس کمتر از 10 pip میخواهیم، اصول مشابهی به کار گرفته میشود.
«حالا چطور میتوانیم به 1:60RR برسیم؟»
وقتی با موفقیت وارد تریدی شدیم که در سود است، میخواهیم بخشی از آن را تمام کنیم. با سیو سود نمیتوان شکست خورد. راههای مختلفی هست. میتوانید وارد شوید. در هر سه ترید (با مدیریت ریسکتان)، وقتی یکبار در سود هستید، یک ترید را کامل و 50% از ترید دوم را بعد از اولین اصلاح، اما حداقل با 1:10RR ببندید. 50% باقیمانده از ترید دوم و 50% از ترید سوم را بعد از دومین اصلاح یا 1:30RR ببندید. حالا فقط 50% از ترید سوم را، به امید سناریوی 1:60RR، در جریان دارید.
با تریل کردن استاپها به زیر اصلاحها، به کاهش حجم ادامه دهید، تا بازنده نشوید و به ترید های برنده اجازه دهید تا فعال شدن تریلینگ استاپ، ادامه دهند. میتوانید به 1:100RR و بیشتر هم برسید.
یا میتوانید فقط یک ترید تنظیم کنید و 50% از حجم را بعد از اولین اصلاح ببندید (حداقل 1:10RR) و پس از هر اصلاح، با تریل کردن استاپ به زیر اصلاحها به کاهش حجم ادامه دهید؛ در حالی که به تریدهای برنده اجازه میدهید تا زمانی که استاپ میخورند، فعال بمانند.
کلام آخر
تریدر های تهاجمی ممکن است مایل به شروع پوزیشنهای short، بعد از یک UT یا UTAD باشند. نرخ ریسک/ریوارد اغلب قابل قبول است. با این حال، «پول هوشمند»، تریدر هایی را که با یک UT بعد از دیگری، چنین پوزیشنهای short باز میکنند، به صورت مرتب استاپ-اوت (stop-out) میکند؛ پس بهتر است تا فاز D یا یک LPSY منتظر ماند.
تریدرهای تهاجمی ممکن است مایل به شروع پوزیشنهای long، بعد از یک اسپرینگ یا TEST باشند. نرخ ریسک/ریوارد اغلب قابل قبول است. با این حال، «پول هوشمند»، تریدر هایی را که با یک TEST بعد از دیگری، چنین پوزیشنهای long باز میکنند، به صورت مرتب استاپ-اوت (stop-out) میکند؛ پس بهتر است تا فاز D یا یک LPS منتظر ماند.
این، تمام راز نهفته در بطن ترید های انباشت و توزیع است.
همیشه قضاوت دربارۀ عمق اسپرینگها و UTAD، به ترتیب در یک انباشت یا توزیع، دشوار است. با این حال، تنظیم هشدارهایی برای حرکت قیمت زیر SC یا BC میتواند بسیار مفید باشد. غیر از این، نوع 2ها، بدون در نظر گرفتن تراکم یا برگشتها، میتواند بسیار دقیق، با کمترین استاپلاس ترید شود، که روز به روز، میتواند نرخهای ریسک به ریوارد فوقالعادهای را ایجاد کند.
پیشنهاد میکنم تمام اسکرینشاتها را بخوانید و تمام اطلاعات ارائه شده را، در swing high و swing low، و در تراکمها، بکتست بگیرید تا تسلط پیدا کنید. سعی کنید حداقل 5 مورد از هر کدام را انجام دهید. در اکانتهای دمو تمرین کنید، از bar reply در تریدینگ ویو استفاده کنید و سناریوهای قبلی را بازپخش کنید. برای جایی که وارد ترید شدهاید و جایی که استاپلاس شما بوده است، barها را تنظیم کنید و اجازه دهید بازپخش، با سرعت بیشتری اجرا شود. این به شما دید میدهد و قادر نخواهید بود محدودۀ تریدینگ را که مقابل چشمانتان گشوده میشود، نبینید.
این یک راه عالی برای تأیید واقعی تحلیل تکنیکال شماست؛
7 تأیید در یک انباشت یا توزیع و 9 تأیید در یک تراکم. اگر قیمت، خلاف انتظار پیش رفت؛ خب، دلسرد نشوید. هر تریدر بزرگی، ضرر را میپذیرد. به همین دلیل است که با دقت ترید میکنیم تا بتوانیم استاپلاسهای کوچک و سودهای بزرگ را بگیریم. بسته به استراتژی معاملاتی شما، سعی کنید همیشه حداقل 1:10RR را نشانه بگیرید. اگر نمیتوانید حداقل 1:10RR را تضمین کنید، اصلاً برای خرید و فروش زحمت نکشید.
ما میخواهیم بسیار کم ببازیم و بسیار زیاد برنده شویم. بسته به اینکه چه نوع تریدری هستید (Swing Tradr، Day Trader، Scalper و …) تحلیلهای شما در هر تایم فریمی میتواند انجام شود؛ اما وقتی الگوی موردنظر خود را در یک تایم فریم معین، شناسایی کردید، همانجا بمانید. فقط از چارت 1m برای ورود دقیق خود استفاده خواهید کرد. ما، به عنوان سویینگ تریدر و تریدر روزانه، چارتهای 5min و 15min را برای تحلیلهایمان دوست داریم.