آشنایی با انواع سبک معاملاتی در بازارهای مالی

سبک معاملاتی

آیا می‌خواهید بدانید کدام سبک معاملاتی مناسب شما است؟ همراه ما باشید تا انواع سبک‌های معاملاتی از اسکالپینگ تا تریدینگ پوزیشن را باهم بررسی کنیم.

 

شناخت انواع سبک‌های معاملاتی در بازارهای مالی

سبک‌های معاملاتی یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در بازارهای مالی هستند. هر معامله‌گری با توجه به شخصیت، توانایی‌ها و اهداف خود، سبک خاصی را برای معامله انتخاب می‌کند. 

در این مقاله به بررسی چهار سبک اصلی معاملاتی شامل اسکالپینگ، معاملات روزانه، معاملات نوسانی و تریدینگ پوزیشن می‌پردازیم. 

هدف از این مقاله ارائه اطلاعات جامع و کامل درباره این سبک‌ها است تا معامله‌گران بتوانند مناسب‌ترین سبک را بر اساس شرایط و ویژگی‌های خود انتخاب کنند.

اسکالپینگ: سبک معاملاتی سریع و پرهیجان

اسکالپینگ یکی از سریع‌ترین و پرهیجان‌ترین سبک‌های معاملاتی است که برای معامله‌گرانی طراحی شده که توانایی تمرکز بالا و واکنش سریع دارند. 

در این سبک معاملات معمولاً تنها چند ثانیه تا چند دقیقه باز نگه داشته می‌شوند و معامله‌گر به دنبال کسب سودهای کوچک از حرکات قیمتی کوتاه‌مدت است. 

اسکالپینگ نیازمند توجه مداوم به نمودارها و شرایط بازار است و معامله‌گر باید توانایی تصمیم‌گیری لحظه‌ای داشته باشد. این سبک معمولاً برای افرادی مناسب است که علاقه به هیجان و معاملات پرسرعت دارند و می‌توانند ساعت‌ها بدون وقفه به تحلیل و اجرای معاملات بپردازند.

یکی از مزایای اصلی اسکالپینگ این است که در بازارهای آرام نیز فرصت‌های معاملاتی فراوانی فراهم می‌شود، زیرا حرکات کوچک قیمتی معمولاً بیشتر از حرکات بزرگ رخ می‌دهند.

با این حال هزینه‌های تراکنش در این سبک می‌تواند تأثیر زیادی بر سودآوری داشته باشد بنابراین انتخاب جفت ارزهایی با اسپرد پایین و مدیریت دقیق سرمایه از اهمیت بالایی برخوردار است.

در بازارهای مالی حرکت قیمت به دو دسته حرکات کوچک (نوسانات جزئی) و حرکات بزرگ (نوسانات کلان) تقسیم می‌شود.

  • حرکات کوچک: به تغییرات بسیار جزئی قیمت (مانند چند پیپ در بازار فارکس یا چند سنت در بازار سهام) اشاره دارد که به‌طور مکرر در طول روز رخ می‌دهند.
  • حرکات بزرگ: تغییرات قابل توجه‌تر قیمت که ممکن است در اثر اخبار اقتصادی یا تغییرات شدید بازار اتفاق بیفتد.

از آنجا که بازارهای مالی به‌طور مداوم در حال نوسان هستند، احتمال وقوع حرکات کوچک بیشتر از حرکات بزرگ است.
برای مثال:

  • در بازار فارکس، یک جفت ارز ممکن است در طول روز صدها حرکت کوچک (۱-۵ پیپ) انجام دهد.
  • در مقابل، ممکن است تنها ۲-۳ حرکت بزرگ (۵۰ پیپ یا بیشتر) در همان روز رخ دهد.

این نکته برای معامله‌گران اسکالپر بسیار جذاب است زیرا در استراتژی اسکالپینگ، معامله‌گران تلاش می‌کنند از همین حرکات کوچک اما مکرر قیمتی سود ببرند.
با توجه به تعداد بالای فرصت‌ها در طول روز، معامله‌گر می‌تواند با انجام معاملات متعدد، سودهای کوچک اما مستمر جمع‌آوری کند.

هزینه‌های تراکنش و تأثیر آن بر سودآوری

در سبک معاملاتی اسکالپینگ، معاملات بسیار زیادی انجام می‌شود (گاهی ده‌ها یا حتی صدها معامله در یک روز).
هزینه‌های تراکنش در این سبک می‌توانند تأثیر زیادی بر سودآوری نهایی داشته باشند. این هزینه‌ها شامل موارد زیر هستند:

الف. اسپرد (Spread)

در بازار فارکس و CFD، اسپرد به تفاوت قیمت خرید (Ask) و قیمت فروش (Bid) اشاره دارد.

  • برای مثال، اگر اسپرد یک جفت ارز ۲ پیپ باشد، به این معناست که معامله‌گر برای ورود به معامله، ۲ پیپ هزینه می‌دهد.

در اسکالپینگ که سود هدف معمولاً بسیار کوچک است (مثلاً ۳-۵ پیپ در هر معامله)، هزینه اسپرد بخش زیادی از سود را می‌بلعد.

  • مثال:
    • اگر هدف سود شما ۵ پیپ باشد و اسپرد ۲ پیپ باشد، شما در واقع تنها ۳ پیپ خالص سود می‌کنید.
    • اما اگر بازار برخلاف انتظار شما حرکت کند، هزینه اسپرد همچنان پرداخت شده و ضرر شما تشدید می‌شود.

سبک معاملاتی

ب. کمیسیون (Commission)

در برخی حساب‌های معاملاتی، کارگزاران علاوه بر اسپرد، کمیسیون مشخصی برای هر معامله دریافت می‌کنند.

  • این هزینه معمولاً برای هر لات (واحد معاملاتی) محاسبه می‌شود.
  • مثال: فرض کنید کارگزار برای هر لات معامله ۵ دلار کمیسیون دریافت می‌کند. اگر اسکالپر بخواهد ۱۰ معامله در روز انجام دهد، هزینه کمیسیون به ۵۰ دلار می‌رسد.

در نتیجه:
اگر سود حاصل از معاملات کمتر از مجموع هزینه‌های تراکنش باشد، معامله‌گر در نهایت با زیان مواجه خواهد شد.

ج. لغزش قیمتی (Slippage)

در معاملات سریع، ممکن است قیمتی که شما برای ورود یا خروج از بازار انتخاب کرده‌اید با قیمتی که در واقعیت اجرا می‌شود متفاوت باشد. این پدیده لغزش قیمتی نامیده می‌شود.

  • در اسکالپینگ که زمان‌بندی دقیق بسیار مهم است، لغزش حتی ۱-۲ پیپ می‌تواند سود معامله را به ضرر تبدیل کند.

مثال عملی از تأثیر هزینه‌های تراکنش

فرض کنید یک اسکالپر ۱۰ معامله در روز انجام می‌دهد:

  • هدف سود: ۵ پیپ در هر معامله
  • اسپرد: ۲ پیپ
  • کمیسیون: ۵ دلار برای هر لات معامله

محاسبه:

۱. برای ورود به هر معامله، ۲ پیپ اسپرد از سود شما کسر می‌شود.
۲. از سود نهایی باید کمیسیون را نیز کسر کنید.

در این مثال حتی اگر معامله‌گر در ۱۰ معامله ۵ پیپ سود خالص کسب کند، پس از کسر هزینه‌های اسپرد و کمیسیون، ممکن است سود بسیار ناچیزی باقی بماند یا حتی منجر به زیان شود.

در اسکالپینگ به دلیل تعداد بالای معاملات و کسب سودهای کوچک، هزینه‌های تراکنش (اسپرد، کمیسیون و لغزش قیمتی) می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر سود نهایی داشته باشند.

  • در نتیجه برای موفقیت در  سبک اسکالپینگ باید جفت‌ارزهایی با اسپرد پایین انتخاب شود و از کارگزارانی استفاده کرد که کمیسیون و هزینه‌های معاملاتی کمتری دریافت می‌کنند.
  • مدیریت دقیق هزینه‌ها و زمان‌بندی مناسب ورود و خروج از بازار نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

معاملات روزانه: تصمیم‌گیری و پایان معاملات در یک روز

معاملات روزانه یا Day Trading یکی از محبوب‌ترین سبک‌های معاملاتی است که معامله‌گر در آن تمامی موقعیت‌های خود را در یک روز معاملاتی باز و بسته می‌کند. 

این سبک برای معامله‌گرانی مناسب است که زمان کافی برای تحلیل و نظارت مداوم بر بازار در طول روز دارند. معاملات روزانه معمولاً شامل تحلیل فنی برای شناسایی نقاط ورود و خروج بهینه است، اما معامله‌گران ممکن است از تحلیل بنیادی نیز برای تصمیم‌گیری‌های خود استفاده کنند.

یکی از ویژگی‌های اصلی این سبک، اجتناب از نگهداری معاملات در طول شب است که به کاهش ریسک ناشی از نوسانات غیرمنتظره شبانه کمک می‌کند. 

با این حال معاملات روزانه نیازمند دقت بالا، زمان کافی برای نظارت مداوم و توانایی سریع در تصمیم‌گیری است. معامله‌گرانی که شغل تمام‌وقت دارند، ممکن است نتوانند این سبک را به طور مؤثر اجرا کنند.

معاملات نوسانی: شناسایی روندها و بهره‌گیری از نوسانات

معاملات نوسانی یا Swing Trading به معنای نگهداری موقعیت‌ها برای چند روز تا چند هفته است. این سبک برای معامله‌گرانی مناسب است که زمان کافی برای نظارت مداوم بر بازار ندارند اما می‌توانند هر شب چند ساعت را به تحلیل بازار اختصاص دهند. 

هدف اصلی در معاملات نوسانی، شناسایی روندهای میان‌مدت و استفاده از نوسانات قیمتی در جهت این روندها است.

معامله‌گران نوسانی ممکن است از تحلیل بنیادی و تکنیکال برای تصمیم‌گیری‌های خود استفاده کنند. 

در این سبک استراتژی‌های مختلفی مانند معاملات برگشتی، معاملات پول‌بک، معاملات شکست و معاملات برگشتی وجود دارند که هرکدام بر اساس شرایط بازار قابل استفاده هستند. 

این سبک برای افرادی که تحمل نوسانات قیمتی کوتاه‌مدت را دارند و می‌توانند تحلیل‌های دقیق انجام دهند، گزینه مناسبی است.

تریدینگ پوزیشن: رویکرد بلندمدت و استراتژیک

معاملات پوزیشنی یا Position Trading طولانی‌مدت‌ترین سبک معاملاتی است که معامله‌گر ممکن است موقعیت‌های خود را برای هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها تعیین کند. 

این سبک برای معامله‌گرانی مناسب است که دید بلندمدت به بازار دارند و بیشتر به تحلیل بنیادی برای شناسایی روندهای اصلی تکیه می‌کنند. در این سبک، معامله‌گر باید صبور و مقاوم باشد و بتواند نوسانات قیمتی بزرگ را مدیریت کند.

یکی از ویژگی‌های اصلی تریدینگ پوزیشن، تمرکز بر داده‌های بنیادی و موضوعات اقتصادی است که روندهای بلندمدت بازار را شکل می‌دهند. 

معامله‌گران در این سبک معمولاً از تحلیل تکنیکال به عنوان یک ابزار مکمل برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند. به دلیل زمان طولانی نگهداری پوزیشنها، نیاز به سرمایه کافی برای مدیریت نوسانات قیمتی ضروری است.

در این حالت، داده‌های بنیادی و موضوعات اقتصادی نقش اساسی در تحلیل بازار و تصمیم‌گیری دارند. در ادامه دلایل این امر را توضیح می‌دهیم:

۱. ماهیت بلندمدت تریدینگ پوزیشن

  • در تریدینگ پوزیشن معامله‌گر به دنبال استفاده از روندهای بلندمدت قیمت است.
  • این روندهای بلندمدت معمولاً تحت تأثیر عوامل بنیادی و تحولات اقتصادی کلان شکل می‌گیرند.
  • در مقابل، نوسانات کوتاه‌مدت بیشتر به عوامل روان‌شناختی بازار و تحلیل تکنیکال وابسته هستند.

مثال: اگر داده‌های اقتصادی نشان‌دهنده رشد پایدار اقتصاد یک کشور باشد (مانند افزایش تولید ناخالص داخلی یا کاهش نرخ بیکاری) احتمالاً ارز آن کشور در طول زمان تقویت خواهد شد. 

معامله‌گر موقعیتی می‌تواند این روند را شناسایی کرده و یک موقعیت خرید باز کند که برای ماه‌ها باز می‌ماند.

سبک معاملاتی

۲. تأثیر داده‌های بنیادی بر قیمت دارایی‌ها

  • عوامل بنیادی مانند رشد اقتصادی، نرخ بهره، تورم، تراز تجاری، سیاست‌های مالی و پولی، و تصمیمات بانک‌های مرکزی بر ارزش دارایی‌ها تأثیر مستقیم می‌گذارند.
  • معامله‌گران موقعیتی با تحلیل این داده‌ها سعی می‌کنند روندهای کلان و پایدار قیمت را پیش‌بینی کنند.

مثال:

  • افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی یک کشور معمولاً منجر به افزایش ارزش ارز آن کشور می‌شود.
  • اگر معامله‌گری پیش‌بینی کند که بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره را در ماه‌های آتی افزایش خواهد داد، می‌تواند یک موقعیت خرید بلندمدت برای دلار آمریکا باز کند.

۳. ثبات بیشتر داده‌های بنیادی نسبت به نوسانات تکنیکال

  • برخلاف تحلیل تکنیکال که معمولاً بر نوسانات کوتاه‌مدت تمرکز دارد، تحلیل بنیادی داده‌هایی را بررسی می‌کند که معمولاً پایدارتر و با دوام‌تر هستند.
  • موضوعات اقتصادی و شاخص‌های کلان مانند تورم، رشد اقتصادی یا سیاست‌های مالی به‌تدریج و در بازه‌های زمانی طولانی اثر خود را بر قیمت می‌گذارند.
  • بنابراین، معامله‌گر موقعیتی می‌تواند با استفاده از این داده‌ها، چشم‌انداز بلندمدت بازار را به‌خوبی ارزیابی کند.

۴. سود بردن از روندهای کلان اقتصادی

در تریدینگ پوزیشن، هدف اصلی سود بردن از روندهای کلان (Macro Trends) است که توسط عوامل بنیادی شکل می‌گیرند.

  • این روندها معمولاً با اتفاقات اقتصادی جهانی، تحولات ژئوپلیتیکی و سیاست‌گذاری‌های دولت‌ها مرتبط هستند.

مثال:

  • فرض کنید تقاضای جهانی برای نفت به دلیل رشد صنعتی و افزایش تولیدات جهانی در حال افزایش است. در این حالت، قیمت نفت در بلندمدت احتمالاً رشد خواهد کرد.
  • معامله‌گر موقعیتی می‌تواند با خرید سهام شرکت‌های نفتی یا سرمایه‌گذاری روی کالاهای مرتبط با نفت، از این روند سود ببرد.
۵. تحلیل بنیادی به‌عنوان پایه و تحلیل تکنیکال به‌عنوان مکمل
  • در تریدینگ پوزیشن، معامله‌گران معمولاً ابتدا با تحلیل بنیادی روندهای بلندمدت بازار را شناسایی می‌کنند.
  • سپس از تحلیل تکنیکال برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند.
  • این ترکیب به آن‌ها کمک می‌کند تا ریسک معامله را کاهش داده و سودآوری را افزایش دهند.

مثال:

  • اگر داده‌های بنیادی نشان‌دهنده رشد قوی اقتصادی در منطقه یورو باشد، معامله‌گر ممکن است یک موقعیت خرید روی EUR/USD باز کند.
  • برای ورود به معامله، او از الگوهای تکنیکال مانند شکست مقاومت یا پول‌بک استفاده می‌کند.

در Position Trading استفاده از داده‌های بنیادی و موضوعات اقتصادی ضروری است زیرا:

  1. روندهای بلندمدت بازار معمولاً بر اساس عوامل بنیادی شکل می‌گیرند.
  2. داده‌های بنیادی پایدارتر و قابل اعتمادتر از نوسانات کوتاه‌مدت تکنیکال هستند.
  3. معامله‌گران موقعیتی به دنبال سود بردن از تغییرات کلان اقتصادی و روندهای بزرگ قیمت هستند.
  4. ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال به معامله‌گر کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرد.

بنابراین تحلیل عوامل اقتصادی و بنیادی مانند نرخ بهره، تورم و رشد اقتصادی، به معامله‌گران موقعیتی این امکان را می‌دهد تا چشم‌انداز آینده بازار را ارزیابی کرده و موقعیت‌های سودآور بلندمدتی باز کنند.

چگونه سبک معاملاتی مناسب خود را انتخاب کنیم؟

انتخاب سبک معاملاتی مناسب، مستلزم شناخت دقیق از شخصیت، اهداف و توانایی‌های خود است. هر سبک معاملاتی دارای مزایا و معایب خاص خود است و معامله‌گر باید با توجه به شرایط زندگی و میزان زمانی که می‌تواند به معاملات اختصاص دهد، سبک مناسب خود را انتخاب کند. 

همچنین تغییر مداوم سبک معاملاتی می‌تواند منجر به سردرگمی و کاهش سودآوری شود. بنابراین، بهتر است با آزمایش سبک‌های مختلف و یادگیری مداوم به یک سبک پایدار و مؤثر دست یابید.

اگر می‌خواهید سبک معاملاتی مناسب خود را پیدا کنید و در بازارهای مالی به موفقیت برسید، پیشنهاد می‌کنیم دوره آموزشی سبک معاملاتی HTM: رویکردی نوین برای معامله‌گران موفق را از دست ندهید.

 

 

با تحلیل شخصیت، اهداف و میزان زمانی که می‌توانید به معاملات اختصاص دهید و با آزمایش سبک‌های مختلف می‌توانید سبک مناسب خود را پیدا کنید.

بله. بسیاری از معامله‌گران از ترکیب سبک‌های مختلف برای بهره‌گیری از مزایای هر سبک استفاده می‌کنند اما این کار نیازمند تجربه و دانش کافی است.

اگر سبک انتخابی شما با شخصیت یا شرایطتان همخوانی ندارد، تغییر سبک می‌تواند مفید باشد اما این تغییر باید با تحلیل و آزمون دقیق انجام شود.

دسترسی سریع

مقالات مرتبط

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
جستجوهای محبوب:
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.