چگونه کارگزاران فارکس اردرها را جمع می کنند و ریسک باقیمانده را پوشش می دهند؟

Forex Broker

بیاموزید که چگونه کارگزاران فارکس با استفاده از روش‌های B-Book و A-Book ریسک‌ معاملات با مشتریان را مدیریت می‌کنند و سود کسب می کنند.

 

پوشش دهی ریسک با اجرای A-Book

با اجرای A-Book یا STP، کارگزاران فارکس ریسک هر معامله را به صورت جداگانه مدیریت می کنند.

اما اگر معامله گری یک پوزیشن خرید پوند/دلار آمریکا باز کند و معامله گر دیگری یک پوزیشن فروش پوند/دلار آمریکا را همان زمان باز کند، چه؟

به جای اینکه کارگزار A-Book مجبور باشد هر معامله را به طور جداگانه با یک LP پوشش دهد، چرا ریسک این دو معامله نمی تواند با یکدیگر جبران شود؟

خب، آنها می توانند.

یک کارگزار می تواند به جای مدیریت ریسک برای هر معامله تکی، معاملات مشتریها را که همگی دارای یک جفت ارز هستند، جمع آوری کند.

این فرآیند تجمیع معاملات به عنوان داخلی سازی یا Internalization شناخته می شود. به عنوان مثال، برخی از مشتریان ممکن است GBP/USD بخرند، در حالی که برخی دیگر ممکن است GBP/USD را بفروشند. 

معامله‌گران مختلف نظرات متفاوتی دارند، بنابراین ممکن است مواردی وجود داشته باشد که معاملات مخالف هم را با یکدیگر تطبیق دهد یا بالانس کند.

هنگامی که یک کارگزار ترید یک مشتری را با مشتری دیگر مطابقت می دهد، ریسک بازار را به روشی مشابه پوشش ریسک با یک تامین کننده نقدینگی خارجی (LP) از بین می برد.

از آنجایی که کارگزار معاملات را برای یک LP ارسال نمی کند، با عدم نیاز به معامله با LP و پرداخت اسپرد LP در پول صرفه جویی می کند.

یک کارگزار می‌تواند تمام پوزیشن‌های خرید و فروش پوند/دلار آمریکا را جمع‌آوری کند و آن‌ها را با یکدیگر بالانس کند.

به همین دلیل است که کارگزاران فارکس خواهان یک پایگاه مشتری بزرگ هستند چون درونی سازی ریسک را برای آنها آسان تر می کند. هرچه پایگاه مشتری آنها بیشتر باشد، معاملات بیشتری رخ می دهد، به این معنی که احتمال جبران و بالانس معاملات با یکدیگر بیشتر می شود.

از آنجایی که به دلیل اسپرد معامله با ارائه دهندگان نقدینگی هزینه دارد، این روش  به کارگزار کمک می کند پول خود را پس انداز کند.

به عنوان مثال، کارگزار می تواند در دفتر کل خود ببیند که در مجموع 10 میلیون واحد پوزیشن خرید پوند/دلار و 8 میلیون واحد پوزیشن فروش پوند/دلار آمریکا دارد.

این تفاوت باعث می شود که کارگزار به یک پوزیشن خالص 2 میلیون پوند/دلار آمریکا دست یابد.

همچنین این اختلاف پوزیشن به عنوان میزان باقیمانده یا Residual نیز شناخته می شود زیرا همان چیزی است که پس از جبران همه معاملات برای بروکر باقی می ماند.

آنچه باقی می ماند کارگزار را در معرض ریسک بازار قرار می دهد به همین دلیل به آن ریسک باقیمانده نیز می گویند.

کارگزار اکنون باید تصمیم بگیرد که چگونه این ریسک باقیمانده را مدیریت کند.

او دو انتخاب دارد:

 

  • ریسک را بپذیرید یعنی کاری نکند.
  • انتقال ریسک و هج کردن

 

مثال: اجرای A-Book در مقابل درونی سازی یا همان Full Offset

السا خرید می کند و آریل همان مقدار جفت ارز مشابه (GBP/USD) را همزمان می فروشد.

در این سناریو، کارگزار ترجیح می دهد ریسک بازار خود را به LP خود منتقل کند.

قیمت های LP با 0.0011 یا 1 پیپ مشخص شده است:

بیایید تفاوت بین اجرای A-Book و Internalization را ببینیم. اگر کارگزار اجرای A-Book را اعمال کند، اسپرد LP را پرداخت می کند و P&L کارگزار در مقابل LP برابر است:

Forex Brokers

 

 

اگر کارگزار از این واقعیت استفاده می کرد که معاملات همزمان اتفاق می افتاد و با LP ریسک آن را پوشش نمی داد، آن وقت آن هزینه را پرداخت نمی کرد.

ریسک اولیه برای کارگزاری که مدل تجمیع معاملات داخلی یا همان درونی سازی ریسک را اجرا می کند زمانی رخ می دهد که پوزیشن ها به طور کامل بالانس نشده باشند و کارگزار را در معرض تغییرات قیمت قرار می دهد که می تواند منجر به زیان شود.

 

ریسک باقیمانده یا Residual Risk برای کارگزاران فارکس

اگر یک کارگزار اردرهای مشتری داشته باشد که می توانند یکدیگر را تا حدی بالانس کنند، در این صورت کارگزار با پوزیشن خالص بسیار کمتری باقی می ماند و این موضوع ام را در معرض ریسک بازار قرار می دهد. به این ریسک ریسک باقیمانده یا Residual Risk گویند. 

او می تواند این ریسک باقیمانده را به دو روش مدیریت کند:

 

  • کارگزار می تواند این ریسک را به صورت خارجی به یک تامین کننده نقدینگی با اجرای یک معامله پوششی انتقال دهد.
  • کارگزار می تواند این ریسک را بپذیرد و آن را در داخل مدیریت کند.

 

مثال: اجرای A-Book در مقابل انتقال درونی ریسک + Hedge Order

بیایید تفاوت بین اجرای A-Book و درونی سازی ریسک و به دنبال آن هج پوششی را ببینیم:

اگر کارگزار اجرای A-Book را اعمال کند، متوجه می شود P&L در مقابل LP برابر است با:

Forex Brokers

 

 

اما بروکر لزوماً نیازی به معامله السا با A-book نداشت زیرا معامله اش با تریدر دیگر به نام اریک می توانست جبران شود. 

بنابراین، اگر کارگزار تمام پوزیشن‌های پوند/دلار آمریکا را درونی سازی یا تجمیع کرده بود، نیازی به پوشش دهی ریسک معامله السا نداشت و با پرداخت نکردن اسپرد LP، پول پس‌انداز می‌کرد.

 حتی پس از درونی سازی، این امر همچنان پوزیشن خالص فروش 2,000,000 GBP/USD را برای کارگزار باقی می‌گذارد.

بنابراین بروکر این ریسک باقیمانده را با LP پوشش داد. اگر معاملات به اندازه کافی برای جبران و بالانس یکدیگر وجود داشته باشد، Internalization می تواند برای یک کارگزار بسیار سودآور باشد.

گفته می‌شود، اگر پوزیشن هایی باقی بمانند که قابل جبران یا بالانس نباشد، ریسک باقیمانده کارگزار را در معرض ریسک بازاری مشابه معامله B-Book قرار می‌دهد.

عملی رایج زمانی که کارگزاران فارکس ریسک معاملات را درونی سازی می کنند این است که:

 

  • ابتدا پوزیشن مشتریان را در مقابل یکدیگر بالانس و جبران می کنند.
  • قرار گرفتن در معرض ریسک باقیمانده را تجمیع می کنند و ترید دیگری را با LP بر اساس قیمت میانگین وزنی حجمی یا VWAP انجام می دهند.

از مثال بالا، می بینیم که معامله السا به صورت داخلی با معامله آریل جبران و بالانس شد.

السا به قیمت 100000 پوند/دلار خرید کرد، در حالی که آریل با قیمت 100 هزار پوند/دلار آمریکا را فروخت، بنابراین میزان ریسک کارگزار صفر است.

اما پس از آن، سه معامله‌گر دیگر، اریک، یاسمین و لوئیس، GBP/USD را با قیمت‌های مختلف خریدند. در حالی که هیچ مشتری دیگری جفت ارز خود را نمی فروشد، کارگزار می خواهد این ریسک را خنثی کند.

کارگزار به جای پوشش هر معامله به صورت جداگانه، سه معامله جداگانه را تجمیع می کند و تنها یک معامله پوششی با LP بر اساس 1.2511VWAP ایجاد می کند.

تجمیع معاملات چند مشتری یک روش معمول برای کارگزاران است زیرا معامله با اکثرLP ها به حداقل اندازه از معامله نیاز دارد، معمولاً حداقل 1 لات استاندارد یا افزایش 100000 واحدی.

Forex Broker

بنابراین اگر مشتریان یک کارگزار در حال باز کردن پوزیشنهای کوچکتر از 100000 واحد هستند، کارگزار باید منتظر بماند تا مشتریان دیگر معامله کنند و سپس بتواند ریسک معاملات مختلف را دسته بندی کند.

یکی دیگر از دلایلی که یک کارگزار ممکن است اردرها را تجمیع کند این است که زمان مورد نیاز برای دریافت همه هج ها با LP را کاهش می دهد.

برای مثال، اگر کارگزار از اجرای STP استفاده می‌کند، اجرای بسیاری از اردرهای کوچک خرید در یک زمان می‌تواند به LP این سیگنال را بدهد که این الگو ممکن است هنوز ادامه یابد.

اگر تعداد اردرهای علاقه‌مند به خرید را بیشتر از فروش تشخیص دهد، می‌تواند قیمت را تحت تاثیر قرار دهد و قیمت خرید یا درخواستی را بالاتر از حد معمول افزایش دهد. بنابراین ممکن است منجر به بدتر پرشدن سفارش مشتریان نسبت به زمانی شود که کارگزار فقط یک سفارش را به LP ارسال کند.

این امر به ویژه در بازارهای غیر نقدینگی یا بازارهایی که سریع حرکت می کنند اهمیت دارد.

در جدول زیر خلاصه ای از نحوه سود یک کارگزار فارکس بسته به روش اجرای آن و نتیجه معامله آمده است:

 

معامله مشتریروش اجرای سفارش توسط کارگزارنتیجه
برندهB-Book: پذیرفتن ریسکسود مشتری – ضرر کارگزار
برندهA-Book: انتقال ریسکسود مشتری – سود کارگزار: منهای هزینه اسپرد تامین کننده نقدینگی
برندهInternationalization: درونی سازی ریسکسود مشتری – سود کارگزار: اسپرد کامل
بازندهB-Book: پذیرفتن ریسکضرر مشتری – سود کارگزار
بازندهA-Book: انتقال ریسکضرر مشتری – سود کارگزار: منهای هزینه اسپرد تامین کننده نقدینگی
بازندهInternationalization: درونی سازی ریسکضرر مشتری – سود کارگزار: اسپرد کامل

 

چرا کارگزاران فارکس B-Book را اجرا می کنند؟

کارگزار B-Book چیست؟

هنگامی که معامله ای را با یک کارگزار فارکس B-Book باز می کنید، کارگزار طرف دیگر معامله شما را می گیرد اما پوشش ریسک نمی کند.

کارگزار معامله را درونی اجرا می کند. به یاد داشته باشید، اگر کارگزار شما طرف دیگر سفارش شما را می گیرد و آن را با یک تامین کننده نقدینگی (LP) پوشش نمی دهد، 100٪ ریسک مربوط به سفارش شما را متحمل می شود.

یعنی اگر در معامله مشتری 1000 دلار از دست بدهد، کارگزار 1000 دلار سود می کند.

اما اگر در معامله مشتری 1000 دلار سود کند، کارگزار 1000 دلار ضرر می کند. با توجه به اینکه کارگزار هنوز هم می تواند ضرر کند، اجرای B-Book خطرناک به نظر می رسد.

اما چرا کارگزار اجرای B-Book را انجام می دهد و خود را در معرض ریسک بازار و از دست دادن پول قرار می دهد؟

زیرا اکثر معامله گران خرد فارکس ضرر می کنند.

بین ۷۴ تا ۸۹ درصد از معامله گران خرد هنگام معامله در فارکس ضرر می‌کنند. به عبارتی 74 تا 89 درصد از معامله گران خرد فارکس اشتباه می کنند.

با داشتن مشتریانی مانند اینگونه تریدرها، مثل انجام بازی شیر یا خط  و شرط بندی روی شیر با سکه ای است که در 74 تا 89٪ مواقع به نفع بروکر و روی شیر فرود می آید.  

اگر می‌دانید که حداقل در ۷۴ درصد مواقع در طرف برنده خواهید بود، چرا روی آن شرط نمی بندید؟

مطمئناً شانس برنده شدن در شرط بندی به نفع شما خواهد بود.

حال تصور کنید که شما یکی از کارگزاران فارکس هستید و می دانید که مشتریان شما در بیش از 70 درصد مواقع اشتباه می کنند، آیا B-Book را اجرا می کنید؟

البته که شما از فرصت استفاده خواهید کرد. کارگزار B-Book شانس بالایی برای سود بردن دارد.

اگر یک کارگزار بخواهد STP یا A-Book را انجام دهد، باید برای محافظت از معامله شما، اسپردی به LP بپردازد. به عبارتی برای پوشش ریسک باید هزینه ای پرداخت کند. 

اما اگر بیشتر مشتریان ضرر می کنند، چرا باید پوشش ریسک داد؟

کارگزاران B-Book معامله می کنند زیرا معمولاً برای آنها سودآورتر است.

چگونه کارگزاران فارکس B-Book کسب درآمد می کنند؟

شما از کارگزار خرید می کنید و به کارگزار  می فروشید. اگر سود کنید، کارگزار  ضرر می کند و اگر شما ضرر کنید، کارگزار سود می برد.

و اگر تنها کاری که انجام می دهید این است که به ضرر خود ادامه دهید، پس کارگزار به آرامی پول بیشتری را که از ابتدا در حساب معاملاتی خود واریز کرده اید تصاحب می کند.

معامله‌گران خرد تمایل دارند مانند قماربازان عمل کنند و یک کارگزار B-Book مانند خانه برای آنها عمل می‌کند.

اکثر معامله‌گران خرد جدید تجربه ترید ندارند و غیرطبیعی نیست که 80 تا 90 درصد از آنها کل سپرده خود را در عرض 12 ماه از دست بدهند.

حتی یک قانون محبوب وجود دارد که به نام قانون 90/90/90 شناخته می شود. این قانون بیان می کند که 90٪ از معامله گران جدید 90٪ از پول خود را در 90 روز از دست می دهند.

ما مطمئن نیستیم که این قانون چقدر دقیق است، اما 90 روز یا 12 ماه، تصور کنید که به عنوان یک کارگزار B-Book با این مشتریان باشید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که بنشینید، استراحت کنید و منتظر بمانید تا مشتریانتان ضرر کنند، و ببینید که کسب سودتان شروع می شود.

کارگزاران فارکس B-Book منتظر ضرر معامله گران هستند.

برای مثال میزان درآمد یک کارگزار B-Book در طول یک سال با فرض سپرده گذاری متوسط 1000 دلار است.

در حالی که اندازه متوسط سپرده 1000 دلاری ممکن است کوچک در نظر گرفته شود کارگزار B-Book می تواند بسیار سودآور باشد.

اگر کارگزار بتواند مشتریان خود را وادار به واریز مبالغ بیشتر کند، حتی می تواند سودآورتر باشد.

اما فقط به این دلیل که کارگزاران فارکس B-Book زمانی سود می برند که مشتریانشان ضرر کنند، لزوماً به این معنی نیست که آنها می خواهند مشتریان خود ضرر کنند.

بله، اگر معامله را ببازید به نفع کارگزار B-Book است، اما همه چیزهایی که در مورد اینکه هر کارگزار B-Book فارکس به ضرر شما معامله می کند یا تبلیغاتی است که توسط کارگزاران A-Book ایجاد شده است که می خواهند سهم بیشتری از بازار را به دست آورند یا معامله گرانی هستند که از پذیرفتن این تصور که ممکن است در واقع ضرر کنند، خودداری می کنند، زیرا به خوبی معامله نمی کنند. 

اگر یک کارگزار فقط یک مشتری داشته باشد و از اجرای B-Book استفاده کند، بدیهی است که نمی‌خواهد معاملاتی که تنها مشتری انجام می‌دهد سود کند. 

به عبارتی کارگزار هر بار در سمت بازنده قرار می گیرد و یک عملیات بی سود را اجرا می کند. بنابراین بله، در این سناریوی خاص، کارگزار می خواهد تنها مشتری خود را از دست بدهد.

با این حال، کارگزارها فقط یک مشتری ندارند، بلکه تعداد زیادی مشتری دارند.

آنچه کارگزاران B-Book واقعا می خواهند این است که اسپرد را به جیب بزنند و مجبور نباشند پوشش ریسک دهند. زیرا پوشش ریسک هزینه دارد.

مشکل این است که از آنجایی که کارگزار طرف مقابل معاملات مشتریان خود را اتخاذ می کند، آنها در معرض خطر قرار گرفتن در سمت بازنده معامله هستند. و اگر نمی‌خواهند در معرض این خطر قرار بگیرند، مجبورند هج و پوشش ریسک کنند.

Forex Broker

آنچه کارگزاران فارکس B-Book دوست دارند

  • تعداد زیادی مشتری با اندازه مشابه

کارگزاران B-Book ترجیح می دهند تعداد زیادی مشتریان با اندازه مشابه داشته باشند که تا حد امکان به دفعات معامله می کنند و پوزیشن های لانگ و شورت را در مقادیر مساوی باز می کنند تا کارگزار بتواند طرف مقابل هر یک از معاملات آنها را انتخاب کند.

این روش به کارگزار اجازه می‌دهد تا اسپرد را در هر دو طرف بدون ریسک بازار به جیب بزند زیرا پوزیشن ها خالص شده‌اند.

به عنوان مثال، معامله گر خرد A می‌خواهد 10000 واحد پوند/دلار آمریکا بخرد، بنابراین کارگزار قیمت درخواستی 1.4105 را پیشنهاد می‌کند. در همان زمان، معامله گر خرد B می‌خواهد 10000 واحد پوند/دلار آمریکا بفروشد، بنابراین کارگزار قیمت پیشنهادی 1.4103 را ارائه می‌کند.

در نهایت کارگزار GBP/USD را به قیمت 1.4103 از معامله گر B خریداری می کند و GBP/USD را به قیمت 1.4105 به معامله گر A می فروشد و 0.0002 یا 2 پیپ از اسپرد را به جیب می زند.

 

از آنجایی که هر دو سفارش یکسان هستند (10000 واحد)، آنها یکدیگر را بالانس می کنند. یعنی کارگزار در معرض ریسک بازار نیست.

بروکر دوست دارد این کار را هزاران بار در روز انجام دهد. و ماهی ها را دوست دارد، اما نهنگ ها را نه.

  • بروکرهای B-Book به نهنگ ها علاقه ندارند.

 

در زبان قمار، نهنگ قماربازی است که به طور مداوم مقادیر زیادی پول در یک کازینو شرط بندی می کند.

اگر به یک کارگزار B-Book مانند یک کازینو فکر کنید، او مشتری نمی‌خواهد که آنقدر معامله بزرگی انجام دهد که هر شرط بندی تکی کارگزار را در معرض ریسک زیادی در بازار قرار دهد که ممکن است باعث ورشکستگی یا از بین رفتن کازینو گردد. 

آنچه کارگزاران فارکس B-Book ترجیح می دهند این است که مشتریان آنها در اندازه پوزیشن های مشابه معامله کنند و مرتباً معامله کنند.

به عنوان مثال، ترجیح می‌دهند 100 مشتری، به طور متوسط، 5 مینی لات معامله کنند تا اینکه 98 مشتری با 3 مینی لات معامله کنند و سپس 2 مشتری نهنگ داشته باشند که همزمان با 20 لات استاندارد معامله کنند.

این روش به کارگزار اجازه می دهد تا معاملات را با یکدیگر بالانس و جبران کند نه اینکه خود را در معرض ریسک بازار قرار دهد.

همچنین، این امر سرمایه‌ای را که یک کارگزار باید کنار بگذارد که برای پرداخت معاملات سودده استفاده کند را کاهش می‌دهد، زیرا مشتریانش اساساً بازاری برای یکدیگر درست می‌کنند.

چیزی که کارگزاران فارکس B-Book بیشتر از همه دوست دارند، زمانی است که مشتریان آنها دائماً در حال معامله هستند و زیاد سود نمی کنند و یا ضرر زیادی ندارند.

 

 

کارگزاران A-Book ریسک را به تامین کنندگان نقدینگی منتقل می‌کنند و هزینه اسپرد پرداخت می‌کنند، در حالی که درونی‌سازی ریسک به کارگزاران اجازه می‌دهد که معاملات مشتریان را با یکدیگر تطبیق دهند و از پرداخت اسپرد جلوگیری کنند.

کارگزاران می‌توانند این ریسک را با اجرای معاملات پوششی با تامین کنندگان نقدینگی مدیریت کنند یا این ریسک را بپذیرند و آن را داخلی مدیریت کنند.

ریسک باقیمانده ناشی از پوزیشن‌هایی است که پس از جبران و بالانس معاملات باقی می‌مانند و کارگزار را در معرض تغییرات قیمت قرار می‌دهد و ممکن است منجر به زیان بروکر شود.

دسترسی سریع

مقالات مرتبط

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
جستجوهای محبوب:
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.