آیا DBD/RBR ها از DBR/RBD ها قدرتمند ترند؟
در پاسخ IF :
اینها همه در مورد نقاط تصمیم گیری اند . نقاط تصمیم گیری درون FLAG ها و POLE ها.
مثالی دیگر:
مثالی دیگر:
خب! از چارت بالا در نقطه A می بینیم که شادوهای بلندتری در بالای کندل ها وجود دارد. این فشرده سازی نیست اما این یک consumption است. یا حداقل یک علامت است که سفارشات فروش تازه کاران توسط money big ها مصرف شده اند. قیمت به سمت سفارش فروش که توسط money Big مصرف شده اند، تقویت شده. و با شتاب زدگی به عقب برگشته و شادوهایی را تشکیل داده است. پس از آن قیمت به بالا در رفته و تشکیل یک buflag را داده است .
نقطه B که بیشتر سفارشات فروش را دارد مصرف شده است . دقیقا زیر ناحیه ای که عرضه تبدیل به تقاضا شده است. به محض اینکه قیمت این ناحیه را که اکنون تقاضا در آن وجود دارد لمس میکند. سفارش فروشی وجود ندارد، که مانع تقویت قیمت شود. لذا نقطه C تشکیل می شود و اگر به سمت چپ تصویر نگاه کنید نواحی فشرده ای وجود دارد که قیمت هنوز آنها را ملاقات نکرده است. که بدین معنی است که؛ قیمت می تواند به تقویت خود تا زمانی که سفارش فروشی وجود نداشته باشد ادامه دهد. (در این مورد کاملا مطمئن نیستم).
قیمت سه پرچم دراز را تا رسیدن به یک پرچم دیگر در سمت چپ تصویر تشکیل داده است.
قیمت به صعود خود ادامه میدهد تا زمانی که ناحیه سمت چپ به صورت فشرده یا BUFLAG باشد. یعنی سفارش فروشی وجود نداشته باشد . قیمت زمانی متوقف می شود که در راه بالا رفتن به یک BEFLAG برخورد نماید. (سفارشات فروش در آنجا وجود داشته باشند.) و یا یک POLE دیگر وجود داشته باشد.
Rufus میگوید :
FLAG یک سیگنال ادامه دهنده است در حالیکه فشرده سازی یک سیگنال REVERSAL است . بله هر دوی آنها در یک روند صعودی تقاضا را مصرف میکنند )میجوند ( اما FLAG اغلب بسته هایی از سفارشات است که مصرف میشوند. در حالیکه در CP شما معمولا لایه هایی از تقاضا را خارج می کنید.
نظر خانوم MEL در ارتباط با تصویر زیر:
خانوم MEL در تصویر زیر طرحی از روش معاملاتی خود را ارائه می دهد . ایشان می گویند این همان روشی است که آقای IF با آن کار میکنند:
به گفته ی آقای IF نواحی SWAP نواحی هستند که در گذشته چارت به عنوان عرضه و تقاضا مورد استفاده قرار گرفته اند . در تصویری دیگر ایشان در مورد نواحی عرضه و تقاضا میگوید :
ایشان در ادامه میگوید :
در یک فشرده سازی اگر تمامی نواحی DEMAND به صورت SPIKE باشند و قیمت، LOW آخرین تقاضا را بریک کند به DEMANDدیگری خواهد رفت. و تمام ناحیه فشرده سازی تحت عنوان یک POLE در نظر گرفته میشود. و بیس پل در اطراف آخرین DEMAND در نظر گرفته می شود .
آقای Benhur در ادامه میگوید :
برای فهم بهتر فشرده سازی شما باید از خود بپرسید : چرا من باید به فشرده سازی قیمت توجه کنم؟ بنابراین بهتر است که با یک تعریف شفاف از فشرده سازی رو به رو شویم .فشرده سازی یعنی وقتی که قیمت از یک سطح دور میشود. ( عرضه یا تقاضا) در حالیکه مشغول پاکسازی سفارشات بر سر راه است.
برای مثال در تحرکات قیمتی به صورت فشرده سازی قیمت از یک ناحیه demand دور می شود. و بر سر راه خود بیشتر سفارشات خرید را تا رسیدن به ناحیه ی supply پاک میکند. چرا باید به این موضوع توجه کنیم ؟ زیرا وقتی قیمت به ناحیه فشرده باز میگردد ما میتوانیم فرض کنیم که سفارشات خیلی کمی بر سر راه برای بازگشت قیمت وجود دارد. بنابراین وقتی قیمت به ناحیه supply رسید و به عقب بازگشت میتوانیم بگوییم که سفارشات خرید بسیار کمی بر سر راه وجود دارند که مانع ریزش قیمت شوند. چرا که از قبل این سفارشات پاکسازی شده اند .
در ادامه سخنانی از IF را با هم میخوانیم :
شما درست میگویید . ما نمیدانیم که قیمت در یک ناحیه فشرده به درون فشرده سازی می رود تا اینکه وارد منطقه فشرده سازی می شود. یک معامله گر محافظه کار میتواند منتظر ورود قیمت به ناحیه فشرده سازی شود سپس اقدام به معامله نماید . اما اگر قیمت به صورت فشرده به یک ناحیه در تایم فریم باالتر وارد شود میتوانیم خوشحال باشیم که در آن ناحیه وارد معامله شویم . در صورتیکه قیمت به صورتی ماهرانه به باال رفتن خود ادامه دهد اجازه میدهد واکنش در آن ناحیه قوی باشد . ما از فشرده سازی همواره استفاده میکنیم . برای شروع پیشنهاد میکنم فقط فشرده سازی ها را در تایم فریم های باال به نواحی مناسب را معامله کنید . با اینکار میتونید از فشرده سازی قیمت در موقعیت های دیگر نیز استفاده کنید .
در ادامه :
در ارتباط با فشرده سازی با یکدیگر نظر یکی از تریدرهای سایت RTM به نام MADWT را میخوانیم :
معامله گریِ چارت شبیه به یک بازی ورزشی است . در ورزش، ما نیاز داریم که تاکتیک های متفاوتی را در نواحی متفاتی از زمین به کار گیریم. آیا فوتبال لیگ راگبی استرالیا را دیده اید؟اگر بله! در میانه زمین چه چیزی مشاهده کردید ؟ شما گل و لای ،خون ، صدمات و چیزهای دیگری را خواهید دید. اینجا جایی نیست که شما به نمایش بازی کلیدی خود بپردازید . نسبتا مایلید که بازی کلیدی خود را زمانی به اجرا بگذارید که نزدیک به خط محوطه هستید. در مورد نمایش کلید خود در هرجای زمین مطمئن نیستید .
در معامله گری نمایش کلیدی شما سفارشاتی هست که قرار میدهید.
و کجا قرار دادن این سفارشات موضوع اصلی بحث ماست. به عنوان یک معامله گر ما نیاز داریم که نواحی را که در آن فرصت هایی قرار دارند بشناسیم. نواحی در چارت که در آن شانس و اقبال موافق ماست . نواحی عرضه و تقاضای قوی این فرصت ها را برای ما میسازند. این نواحی جاهایی هستند که ممکن است یک حرکت آغاز شود . اینجا جایی است که ما میتوانیم نمایش کلیدی خود را اجرا کنیم . در یک ناحیه عرضه قوی ما انتظار داریم که سفارشات بسیار عظیمی از فروش وجود داشته باشد و قیمت فر بریزد .
در یک ناحیه قوی تقاضا ما انتظار داریم که سفارشات بسیار وسیعی از خرید وجود داشته باشد که باعث شود قیمت به بالا برود . هرچند به عنوان مقایسه با بازی ورزش ما ، یک تیم ممکن است در یک ناحیه بسیار مناسب قرار داشته باشد. اما بازیکنان کلیدی اش در آن ناحیه برای ساختن فرصت های طلایی قرار نداشته باشند. هرچند زمانی که همه چیزی در سر جای خود قرار دارد میتواند منتظر یک اتفاق خوب بود.
زمانی که ما در یک موقعیت مناسب در چارت هستیم چگونه میتوان فهمید که شانس با ما همراهی بسیاری دارد؟
این سوال بسیار مهمی است. به عبارتی دیگر اگر ما در یک سطح قابل توجه ای از عرضه هستیم و آماده ی فروش می باشیم چه چیز باعث می شود که قیمت سریعا ریزش کند؟تنها چیزی که باعث متوقف شدن ریزش قیمت می شود (از اخبار گرفته تا انواع زمانی مارکت ها و …) سفارشات خریدی هستند که منتظرند مصرف شوند تا قیمت را رو به بالا برگردانند، یا ریزش را به تاخیر بیندازند. اگر هیچ سفارش خریدی برای مصرف شدن وجود نداشته باشد تا قیمت را به بالا بازگرداند فشار فروش در ناحیه عرضه باعث ریزش سریع قیمت میشود . قیمت مجاز به ریزش خواهد بود تا زمانی که به یک ناحیه تقاضا نزدیک شود که در آن سفارشات خرید منتظر باشند.
این فرایند میتواند به صورت زیر خلاصه شود :
ما میخواهیم در یک ناحیه عرضه قوی بفروشیم. اگر بدانیم که سفارشات خریدی که کمین نموده اند در راه بالا رفتن قیمت و رسیدن به ناحیه عرضه مصرف شده اند. ما میخواهیم در یک ناحیه تقاضای قوی بخریم ، اگر مطمئن باشیم که در راه پایین آمدن قیمت سفارشات فروشی را که کمین کرده اند مصرف نموده است . ما میدانیم که چه موقع در یک ناحیه عرضه یا تقاضا هستیم و میتوانیم این را از روی چارت ببینیم .
مشکل اینجاست که نمیتوانیم ببینیم چه تعداد سفارشات خرید در زیر ما و چه تعداد سفارشات فروش در بالای ما قرار گرفته اند. هرچند میتوانیم یک حدس علمی به صورت بصری روی سفارشاتی که از قبل مصرف شده اند در این نواحی داشته باشیم . تشخیص بصری مصرف سفارشات را فشرده سازی میگویند. اگر قیمت به بالا برود و فشرده شود سفارشات خرید در مسیر فشرده سازی مصرف شده اند. اگر سفارشات خرید مصرف شده باشند سفارشی در کمین نمی ماند.
به عنوان مثال:
وقتی قیمت به یک ناحیه عرضه قوی نزدیک می شود و فشار فروش بر قیمت وارد می شود قیمت یک راه باز برای بازگشت و نفوذ در مسیر فشرده سازی خود دارد. قیمت آزاد است که ریزش نماید. چراکه سفارش خریدی در راه باقی نمانده است. و به ریزش خود ادامه میدهد تا زمانی که به یک ناحیه تقاضا برسد که سفارشات خرید در آنجا منتظر باشند. به همین صورت اگر قیمت در راه پایین آمدن و نزدیک شدن به یک ناحیه ی تقاضای قوی فشرده شود در این راه پایین آمدن سفارشات فروش مصرف می شوند. و اگر این سفارشات مصرف شده باشند سفارش فروش در بالای قیمت کمین نکرده است و قیمت آزادنه وارد محوطه ی فشرده سازی می شود. بدون اینکه مانعی بر سر راهش باشد. و این صعود ادامه می یابد. تا زمانی که قیمت به یک ناحیه عرضه دیگر که در آن سفارشات فروش منتظر هستند برسد .
بنابر این دلایل :
یک نقطه ی ایده آل برگشت برای موقعیت فروش ، ناحیه ی قوی ای از عرضه است، زمانی که قیمت به صورت فشرده وارد آن ناحیه می شود. یک نقطه ی ایده آل برای موقعیت خرید ، ناحیه ی تقاضای قوی ای است که قیمت به صورت فشرده وارد آن ناحیه میشود. با دانستن اینها نواحی عرضه و تقاضا مکانهایی هستند که شما باید بازی کلیدی خود را رقم بزنید . و فشرده سازی به شما میگوید که این یک موقیعیت ایده آل است که در آن وارد شوید . این همان دلیلی است که تشخصیص و فهم فشرده سازی برای معامله گران به روش PA مهم است.