معامله با واگرایی (Trading Divergence): شناسایی تغییرات روند

Trading Divergence

یاد بگیرید چگونه از معامله با واگرایی (Divergence) برای تغییرات روند را پیش‌بینی کنید. معرفی انواع واگرایی و روش‌های معامله در بازارهای مالی.

 

مقدمه‌ای بر واگرایی (Divergence)

تصور کنید ابزاری وجود داشته باشد که به شما کمک کند نزدیک به سقف قیمتی بفروشید یا نزدیک به کف قیمتی بخرید آن هم با کمترین ریسک ممکن. حالا به این فکر کنید که اگر در یک موقعیت خرید بودید و پیش از تغییر جهت بازار، می‌توانستید بهترین نقطه خروج را پیدا کنید چقدر در مدیریت سود و زیان خود موفق‌تر می‌بودید.

ابزار واگرایی یکی از همین روش‌های خاص و کاربردی است. واگرایی‌ها می‌توانند به معامله‌گران سیگنال دهند که قدرت روند فعلی در حال کاهش است یا حتی مسیر حرکت قیمت در شرف تغییر است.

این روش به شما اجازه می‌دهد تغییرات روند یا ضعف در حرکت قیمت را با دقت بالا شناسایی کنید و بر اساس آن استراتژی معاملاتی خود را تنظیم کنید. در مقاله زیر به‌طور کامل مفهوم واگرایی انواع آن، روش‌های معامله و نکات کلیدی را بررسی خواهیم کرد.

مفهوم واگرایی در معاملات

تعریف واگرایی

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که بین حرکت قیمت و حرکت یک اندیکاتور تکنیکال تضاد ایجاد شود. به عبارت دیگر اگر قیمت به یک سمت حرکت کند ولی اندیکاتور حرکتی متفاوت نشان دهد این وضعیت به‌عنوان واگرایی شناخته می‌شود. این تضاد معمولاً نشان‌دهنده تغییر در قدرت روند یا احتمال معکوس شدن قیمت است.

شاخص‌های مورد استفاده در واگرایی

برای شناسایی واگرایی از اندیکاتورهای مختلفی می‌توان استفاده کرد. رایج‌ترین اندیکاتورهایی که برای این هدف استفاده می‌شوند عبارت‌اند از:

  • RSI (شاخص قدرت نسبی): ابزاری برای اندازه‌گیری قدرت حرکت قیمت.
  • MACD (میانگین متحرک واگرایی-همگرایی): ابزاری برای شناسایی تغییرات در قدرت، جهت، شتاب، و مدت روند.
  • Stochastic: برای ارزیابی اشباع خرید و فروش در بازار.
  • CCI (شاخص کانال کالا): ابزاری برای شناسایی ناهنجاری‌های قیمتی نسبت به میانگین.

تشخیص واگرایی با استفاده از اندیکاتورها بیشتر بر مبنای مقایسه رفتار قیمت با رفتار خطوط یا مقادیر تولید شده توسط اندیکاتور انجام می‌شود. در تمام این اندیکاتورها هدف اصلی این است که ابتدا بر روی نمودار قیمت، نقاط سقف (Peak) و کف (Trough) را مشخص کنید و سپس همان نقاط زمانی را در اندیکاتور مربوطه بررسی کنید.

با مقایسه شیب و جهت این قله‌ها و دره‌ها در قیمت و اندیکاتور واگرایی را تشخیص می‌دهید. در ادامه، جزئیات کار با چهار اندیکاتور رایج را بیان خواهیم کرد:

1. RSI (Relative Strength Index) – شاخص قدرت نسبی

روش تشخیص واگرایی:

  • ابتدا روی چارت قیمتی، نقاط مهم سقف (High) و کف (Low) را مشخص کنید. این نقاط معمولاً زمانی جلب توجه می‌کنند که قیمت پس از ساختن آن‌ها، حرکت معکوس کوتاه‌مدتی را انجام داده باشد.
  • سپس همان نقاط زمانی را روی اندیکاتور RSI پیدا کنید. در RSI، معمولاً به دنبال قله‌ها و دره‌های متناظر با حرکت قیمت هستیم.
  • اگر قیمت در حال ساختن سقف‌های بالاتر (Higher High) باشد، اما RSI سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی نسازد (و ترجیحاً سقفی پایین‌تر تشکیل دهد)، یک واگرایی نزولی (Regular Bearish Divergence) در حال شکل‌گیری است. این واگرایی هشداری برای احتمالی نزول قیمت در آینده نزدیک است.
  • برعکس، اگر قیمت در حال ساختن کف‌های پایین‌تر (Lower Low) باشد اما RSI کف جدیدی پایین‌تر نسازد (بلکه کف بالاتری بسازد)، این یک واگرایی صعودی (Regular Bullish Divergence) محسوب می‌شود و می‌تواند خبر از چرخش روند به سمت بالا دهد.

نکته:
RSI عددی بین 0 تا 100 دارد. اگر در محدوده‌های اشباع خرید (بالای 70) یا اشباع فروش (زیر 30) واگرایی مشاهده شود، اعتبار سیگنال قوی‌تر است.

2. MACD (Moving Average Convergence Divergence) – میانگین متحرک همگرایی/واگرایی

روش تشخیص واگرایی:

  • نمودار قیمت را همانند RSI تحلیل کنید: مشخص کردن سقف‌ها و کف‌های مهم.
  • روی MACD معمولاً به هیستوگرام یا خطوط MACD و سیگنال (دو خطی که اندیکاتور را تشکیل می‌دهند) توجه می‌کنیم.
  • فرض کنید قیمت سقف‌های بالاتری می‌سازد اما هیستوگرام MACD یا خود خطوط MACD سقف بالاتری ثبت نکنند (بلکه سقفی کوتاه‌تر تشکیل دهند). این عدم تطابق یک واگرایی نزولی را نشان می‌دهد و می‌تواند نشانه ضعف روند صعودی باشد.
  • به همین ترتیب اگر قیمت کف‌های پایین‌تر بسازد اما خطوط یا هیستوگرام MACD کف‌های بالاتری تشکیل دهند، واگرایی صعودی رخ داده است که از تضعیف روند نزولی خبر می‌دهد.

نکته:
MACD علاوه بر واگرایی، سرعت و جهت روند را نیز نشان می‌دهد. تشکیل واگرایی در نزدیکی تقاطع‌های خطوط MACD با خط سیگنال یا عبور هیستوگرام از خط صفر می‌تواند تأییدکننده تغییر روند باشد.

3. Stochastic (استوکاستیک)

روش تشخیص واگرایی:

  • استوکاستیک بین 0 تا 100 نوسان می‌کند و دو خط اصلی K% و D% دارد.
  • همانند روش‌های قبل، ابتدا سقف‌ها و کف‌های قیمت را علامت بزنید.
  • اگر قیمت سقف‌های بالاتر می‌سازد اما خطوط استوکاستیک سقف بالاتری ایجاد نکنند یک واگرایی نزولی در حال شکل‌گیری است. چنین واگرایی معمولاً در محدوده‌های اشباع خرید (بالای 80) دیده شود سیگنال قوی‌تری ایجاد می‌کند.
  • اگر قیمت کف‌های پایین‌تر بسازد اما استوکاستیک کف بالاتری نشان دهد، واگرایی صعودی پدید آمده است که معمولاً در محدوده‌های اشباع فروش (زیر 20) رخ می‌دهد. این موقعیت می‌تواند نشانه از پایان روند نزولی یا اصلاح و شروع یک حرکت صعودی باشد.

نکته:
استوکاستیک بیشتر برای بازارهای رنج یا خنثی محبوب است اما در کنار خطوط روند و تحلیل قیمت، تشخیص واگرایی در روندهای قوی هم می‌تواند اخطار زودهنگام تغییر را ارائه دهد.

4. CCI (Commodity Channel Index) – شاخص کانال کالا

روش تشخیص واگرایی:

  • CCI نیز معمولاً بین محدوده‌های منفی و مثبت نوسان می‌کند (اغلب از -100 تا +100 به عنوان محدوده خنثی در نظر گرفته می‌شود).
  • برای تشخیص واگرایی، سقف‌ها و کف‌های قیمت را مشخص کنید و سپس نقاط زمانی متناظر را روی CCI بیابید.
  • اگر قیمت در حال ساختن سقف‌های بالاتر باشد اما CCI سقف‌های جدیدی بالاتر از سقف قبلی خود ثبت نکند، این موقعیت به عنوان واگرایی نزولی در نظر گرفته می‌شود.
  • اگر قیمت کف‌های پایین‌تر بسازد اما CCI کف بالاتری ایجاد کند، واگرایی صعودی وجود دارد.

نکته:
برخلاف RSI که عدد آن همیشه بین 0 تا 100 محدود است، CCI محدودیتی مشخص ندارد. با این حال واگرایی‌ها در سطوح شدید (مثلاً زمانی که CCI از +100 بالاتر یا از -100 پایین‌تر رود) معمولاً پرمعناتر هستند.

 

جمع‌بندی نهایی برای تشخیص واگرایی:

  1. یک محدوده زمانی مشخص را روی نمودار قیمت انتخاب کنید.
  2. سقف‌ها و کف‌هایی را که قیمت پیش از برگشت جزئی تشکیل داده است، علامت بزنید.
  3. به سراغ اندیکاتور بروید و در همان بازه‌های زمانی سقف‌ها و کف‌های متناظر را پیدا کنید.
  4. اختلاف در شیب حرکت: اگر قیمت روندی صعودی در سقف‌ها داشته باشد (یعنی سقف‌های بالاتر بسازد) اما اندیکاتور آن را تأیید نکند (سقف‌های پایین‌تر بسازد)، واگرایی نزولی ایجاد شده است. برعکس، برای کف‌ها نیز همین مقایسه را انجام دهید.
  5. افزایش اعتبار: اگر این واگرایی در محدوده‌های اشباع خرید/فروش یا در نزدیکی خطوط حمایتی و مقاومتی مهم شکل بگیرد، سیگنال معتبرتر است.

با اندکی تمرین در تشخیص این نشانه‌ها قادر خواهید بود پیش از تغییر جدی روند سیگنال‌های قابل اعتماد دریافت کنید.

Trading Divergence

 

مزایای استفاده از واگرایی در معاملات

  1. تشخیص تغییرات روند پیش از وقوع: واگرایی به شما این امکان را می‌دهد که نشانه‌های تغییر روند را زودتر از دیگر معامله‌گران شناسایی کنید.
  2. مدیریت ریسک بهتر: چون واگرایی معمولاً در نقاط حساس قیمتی (مانند سقف‌ها و کف‌ها) شکل می‌گیرد می‌توان با تعیین حد ضرر کوچک، ریسک معاملات را به حداقل رساند.
  3. افزایش دقت معاملات: با تمرین و تجربه می‌توانید سیگنال‌های دقیق‌تری از بازار دریافت کنید.

واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال همانند یک زنگ هشدار عمل می‌کند که پیش از تغییر یا تضعیف روند شما را از نشانه‌های آن آگاه می‌سازد. به بیان دیگر وقتی قیمت در مسیر خود به ظاهر مقتدرانه جلو می‌رود اندیکاتور با رفتار متفاوت خود این پیام را ارسال می‌کند که “قدرت پشت حرکت قیمت در حال کاهش است” یا حتی “زمان تغییر جهت نزدیک است.”

این مزیت منحصر به‌فرد باعث می‌شود که شما نه‌تنها پیش از دیگران متوجه ضعف یا خستگی روند شوید، بلکه از این طریق بتوانید سطح ریسک معاملات خود را نیز به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش دهید.

تصور کنید که قیمت در یک روند صعودی به بالاترین سقف‌ها دست یافته و شما در یک معامله خرید هستید؛ اگر در همین لحظه اندیکاتور شما سقف جدیدی را ثبت نکند و نوعی تناقض با رفتار صعودی قیمت نشان دهد این زنگ خطر ممکن است شما را متقاعد کند پیش از آنکه بازار تغییر مسیر دهد از معامله خارج شوید یا حد ضرر خود را جابه‌جا کرده و سود خود را ایمن کنید.

افزون بر این وقتی شما در شناسایی واگرایی ماهر شوید می‌توانید نقاط حساسی را کشف کنید که قیمت در آنها در آستانه شکل‌دهی یک کف یا سقف مهم قرار دارد.

یعنی اگر واگرایی در نزدیکی یک کف قیمتی رخ دهد، با استفاده از حد ضرر کوچک و دقیق، می‌توانید روی بازگشت احتمالی قیمت حساب کنید و ریسک معامله را به حداقل برسانید.

برعکس اگر واگرایی در محدوده یک سقف قیمتی دیده شود، ورود به معامله فروش با یک حد ضرر محدود می‌تواند سناریوی جذابی برای شما باشد. چنین رویکردی نه‌تنها احتمال سودآوری را افزایش می‌دهد بلکه از شما در برابر نوسانات ناخواسته نیز محافظت می‌کند.

از همه مهم‌تر با تکرار و تمرین در تشخیص واگرایی‌ها گذشت زمان شما را به یک معامله‌گر دقیق‌تر تبدیل می‌کند. در ابتدا ممکن است شناسایی واگرایی‌ها پیچیده به نظر برسد اما با بررسی مثال‌های متعدد در چارت، مرور داده‌های تاریخی و استفاده از اندیکاتورهای مختلفی مانند RSI، MACD، CCI یا Stochastic می‌توانید الگوهای ظریفی را که بیانگر تغییرات نهفته در روند قیمت هستند به راحتی تشخیص دهید.

ترکیب این دانش با سایر ابزارهای تحلیلی مانند الگوهای شمعی، نواحی عرضه و تقاضا یا خطوط روند، یک دید 360 درجه از بازار برای شما ایجاد می‌کند. در نتیجه سیگنال‌هایی که دریافت می‌کنید، نه‌تنها قوی‌تر بلکه قابل اعتمادتر خواهند بود.

به‌طور خلاصه واگرایی را می‌توان یک ابزار چندوجهی دانست که هم در نقش یک سیستم هشداردهنده زودهنگام عمل می‌کند و هم به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک و افزایش دقت معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اگرچه نمی‌توان تنها با اتکا به واگرایی دست به معامله زد اما ادغام آن با سایر روش‌ها و ابزارهای تحلیلی، می‌تواند استراتژی معاملاتی شما را به سطح بالاتری از کارآمدی ارتقا دهد.

انواع واگرایی

واگرایی معمولی (Regular Divergence)

واگرایی معمولی زمانی رخ می‌دهد که قیمت و اندیکاتور رفتار متناقضی از خود نشان می‌دهند. این واگرایی معمولاً نشانه‌ای از تغییر جهت روند است و به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شود.

واگرایی صعودی معمولی (Regular Bullish Divergence)

  • تعریف: اگر قیمت کف‌های پایین‌تر بسازد (Lower Lows – LL) ولی اندیکاتور کف‌های بالاتری (Higher Lows – HL) نشان دهد، این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی صعودی معمولی است.
  • کاربرد: این نوع واگرایی معمولاً در انتهای روند نزولی رخ می‌دهد و نشان می‌دهد که احتمالاً روند به سمت صعود تغییر خواهد کرد.
  • مثال: فرض کنید قیمت یک جفت‌ارز در حال کاهش است اما اندیکاتور RSI کف جدیدی نمی‌سازد. این تضاد می‌تواند سیگنالی باشد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده‌اند و خریداران در حال ورود به بازار هستند.

واگرایی نزولی معمولی (Regular Bearish Divergence)

  • تعریف: اگر قیمت سقف‌های بالاتر بسازد (Higher Highs – HH) ولی اندیکاتور سقف‌های پایین‌تر (Lower Highs – LH) نشان دهد، این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی نزولی معمولی است.
  • کاربرد: این نوع واگرایی معمولاً در انتهای روند صعودی رخ می‌دهد و نشان می‌دهد که احتمالاً قیمت به سمت نزول حرکت خواهد کرد.
  • مثال: در یک روند صعودی، اگر اندیکاتور MACD سقف جدیدی نسازد در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش است، این می‌تواند هشداری باشد برای کاهش قیمت در آینده نزدیک.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence)

واگرایی مخفی برخلاف واگرایی معمولی نشانه‌ای از ادامه روند فعلی است. این نوع واگرایی زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور حرکتی مخالف روند قیمت نشان دهد.

واگرایی صعودی مخفی (Hidden Bullish Divergence)

  • تعریف: اگر قیمت کف‌های بالاتر (Higher Lows – HL) بسازد ولی اندیکاتور کف‌های پایین‌تر (Lower Lows – LL) نشان دهد، این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی صعودی مخفی است.
  • کاربرد: در روندهای صعودی ظاهر می‌شود و به تأیید ادامه روند کمک می‌کند.
  • مثال: اگر قیمت پس از اصلاح جزئی همچنان بالاتر از کف قبلی باقی بماند ولی RSI کف جدیدی بسازد، احتمال ادامه روند صعودی زیاد است.
واگرایی نزولی مخفی (Hidden Bearish Divergence)
  • تعریف: اگر قیمت سقف‌های پایین‌تر (Lower Highs – LH) بسازد ولی اندیکاتور سقف‌های بالاتر (Higher Highs – HH) نشان دهد، این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی نزولی مخفی است.
  • کاربرد: در روندهای نزولی ظاهر می‌شود و به تأیید ادامه روند نزولی کمک می‌کند.
  • مثال: اگر قیمت در یک روند نزولی سقفی پایین‌تر از سقف قبلی بسازد اما اندیکاتور CCI سقف جدیدی را نشان دهد، احتمال ادامه کاهش قیمت وجود دارد.

Trading Divergence

روش‌های معامله با واگرایی

استفاده از واگرایی معمولی

  1. شناسایی نقاط سقف و کف قیمت: واگرایی معمولاً در این نقاط ظاهر می‌شود.
  2. تأیید با اندیکاتورها: ترکیب واگرایی با اندیکاتورهای دیگر مانند RSI یا MACD می‌تواند دقت سیگنال را افزایش دهد.
  3. مدیریت ریسک: تعیین حد ضرر زیر یا بالای نقطه واگرایی برای کاهش ریسک ضروری است.

استفاده از واگرایی مخفی

  1. بررسی جهت کلی روند: واگرایی مخفی معمولاً در روندهای قوی ظاهر می‌شود.
  2. تأیید ادامه روند: استفاده از ابزارهایی مانند خطوط روند برای تأیید سیگنال واگرایی.
  3. ورود به معامله: پس از تأیید سیگنال، ورود به معامله در جهت روند فعلی انجام می‌شود.

 

قوانین کلیدی در معامله با واگرایی

  1. حرکات واضح قیمتی: واگرایی باید با سقف‌ها یا کف‌های قیمتی روشن همراه باشد.
  2. رسم خطوط بر روی نقاط متوالی: تنها نقاط اصلی قیمت و اندیکاتور باید مقایسه شوند.
  3. تفاوت شیب خطوط: شیب خطوط قیمت و اندیکاتور باید متناقض باشد تا واگرایی معتبر باشد.
  4. استفاده از تایم‌فریم‌های بالاتر: واگرایی در تایم‌فریم‌های بالاتر معمولاً دقیق‌تر است.
  5. ترکیب با ابزارهای دیگر: استفاده از الگوهای شمعی یا خطوط روند برای تأیید سیگنال.

 

نکات نهایی و جمع‌بندی

واگرایی به‌عنوان یک شاخص، نه سیگنال

واگرایی به‌تنهایی نمی‌تواند به‌عنوان یک سیگنال ورود یا خروج عمل کند. ترکیب آن با سایر ابزارهای تکنیکال مانند الگوهای شمعی یا مناطق اشباع خرید و فروش می‌تواند شانس موفقیت شما را افزایش دهد.

ترکیب واگرایی با ابزارهای دیگر

  1. استفاده از کراس‌اوور اندیکاتورها: سیگنال‌های قوی‌تری دریافت خواهید کرد.
  2. بررسی شرایط اشباع خرید یا فروش: می‌تواند نقاط ورود و خروج بهتری ارائه دهد.
  3. ترسیم خطوط روند بر روی اندیکاتورها: یک روش خلاقانه برای تأیید تغییر روند.

معاملات با استفاده از واگرایی می‌تواند سودآوری بالایی داشته باشد به شرطی که به درستی تحلیل و اجرا شود.

اگر می‌خواهید مهارت خود را در تشخیص واگرایی‌ها تقویت کرده و پیش از دیگران تغییرات روند را شناسایی کنید هم‌اکنون به دوره آموزش معامله با واگرایی بپیوندید و دیدگاه تحلیلی خود را متحول کنید!

 

 

ابتدا سقف‌ها و کف‌های اخیر قیمت را با قله‌ها و دره‌های اندیکاتور (مثل RSI یا MACD) مقایسه کنید. عدم هماهنگی در شیب این نقاط نشانه واگرایی است.

اندیکاتورهای RSI، MACD، Stochastic و CCI همگی مفیدند. بیشتر معامله‌گران برای سادگی ابتدا از RSI یا MACD شروع می‌کنند.

خیر. واگرایی فقط هشدار تغییر روند است. از ابزارهای تأییدکننده دیگر مانند الگوهای شمعی، خطوط روند یا محدوده‌های اشباع خرید/فروش نیز استفاده کنید.

دسترسی سریع

مقالات مرتبط

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
جستجوهای محبوب:
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.