سطوح روانی قیمت در معاملات فارکس را بشناسید و استراتژیهای معاملاتی خود را بهبود بخشید و با اصول اولیه حمایت و مقاومت آشنا شوید.
چگونه با حمایت و مقاومت معامله کنیم؟
اکنون که اصول اولیه نحوه معامله حمایت و مقاومت را می دانید، زمان آن رسیده است که این ابزارهای تکنیکال اساسی اما بسیار مفید را در معاملات خود به کار ببرید.
از آنجایی که اینجا درChartestan میخواهیم همه چیز را آسان کنیم، نحوه مبادله سطوح حمایت و مقاومت را به دو ایده ساده Bounce و Break تقسیم کردهایم.
جهش قیمت
همانطور که از نام آن پیداست، یکی از روشهای معاملاتی سطوح حمایت و مقاومت درست بعد از جهش قیمت است.
بسیاری از معامله گران خرد فارکس این اشتباه را مرتکب می شوند که اوردرهای خود را مستقیماً در سطوح حمایت و مقاومت تعیین می کنند و سپس فقط منتظر اجرای معامله خود هستند.
مطمئناً، این موضوع ممکن است گاهی اوقات کارساز باشد، اما در این نوع روش معاملاتی فرض بر این است که سطح حمایت یا مقاومت بدون اینکه قیمت هنوز به آنجا برسد، حفظ میشود.
ممکن است با خود فکر کنید، “چرا من اوردر ورود را درست روی خط ست نمی کنم؟ به این ترتیب از بهترین قیمت ممکن اطمینان دارم.
وقتی قصد داریم از جهش قیمت استفاده کنیم، میخواهیم شرایط را به نفع خود تغییر دهیم و به نوعی تایید کنیم که نقطه حمایت یا مقاومت پایدار است.
اگر قصد دارید معامله کوتاهمدت انجام دهید، باید منتظر بمانید تا قیمت از نقطه مقاومت جهش قیمت یابد و سپس وارد معامله شوید.
با انجام این کار، از لحظاتی که قیمت به سرعت حرکت می کند و از سطوح حمایت و مقاومت عبور می کند، اجتناب می کنید. بر اساس تجربه، گرفتن چاقوی در حال سقوط در معاملات میتواند واقعاً خونین باشد!
شکست قیمت
در دنیایی ایدهآل، سطوح حمایت و مقاومت برای همیشه پایدار میماندند. در دنیای ایدهآل معاملات فارکس، ما میتوانیم به سادگی وارد و خارج معامله شویم هر زمان که قیمت به سطوح اصلی حمایت و مقاومت برخورد میکند و پول زیادی به دست آوریم.
اما واقعیت این است که این سطوح اغلب شکسته میشوند.
پس، فقط بازی با جهش قیمت کافی نیست. شما باید بدانید چه کاری انجام دهید وقتی سطوح حمایت و مقاومت شکسته میشوند!
دو روش برای بازی با Break در معاملات وجود دارد: روش تهاجمی و روش محافظهکارانه.
روش تهاجمی:
سادهترین روش برای بازی با شکست قیمت این است که هر زمان قیمت به طور قانعکنندهای از یک ناحیه حمایت یا مقاومت عبور کند، خرید یا فروش انجام دهید.
کلمه کلیدی اینجا “قانعکننده” است زیرا ما فقط میخواهیم زمانی وارد شویم که قیمت به راحتی از یک سطح مهم حمایت یا مقاومت عبور کند.
ما میخواهیم منطقه حمایت یا مقاومت اینگونه رفتار کند که انگار یک ضربه کاراته از چاک نوریس دریافت کرده است: ما میخواهیم در حالی که قیمت به راحتی از آن عبور میکند، این منطقه ضربه ببیند و خم شود.
روش محافظهکارانه:
تصور کنید شما تصمیم گرفتید برای خرید EUR/USD با امید اینکه پس از جهش قیمت از سطح حمایت، قیمت افزایش یابد.
به زودی، حمایت شکسته میشود و شما اکنون در حال نگه داشتن یک پوزیشن زیانده هستید، با موجودی حساب شما که به آرامی در حال کاهش است.
- آیا شما شکست را میپذیرید، فورا از معامله خارج و پوزیشن خود را تسویه می کنید؟
- یا به معامله خود چسبیده و امیدوارید که قیمت دوباره افزایش یابد؟
اگر انتخاب شما دومی است، پس به راحتی این نوع روش معاملاتی را درک خواهید کرد.
به یاد داشته باشید، هر زمان که یک پوزیشن را میبندید، شما طرف مقابل معامله را میگیرید.
بستن معامله لانگ EUR/USD خود در نزدیکی نقطه تعادل به این معنی است که شما باید مقدار مشابهی را برای EUR/USD خرید کنید.
حالا، اگر فروش کافی و تسویه پوزیشنهای زیانده در سطح حمایت شکسته شده رخ دهد، قیمت معکوس شده و دوباره شروع به سقوط میکند.
این پدیده دلیل اصلی است که چرا یک سطح حمایت شکسته به یک سطح مقاومت تبدیل میشود هر زمان که شکسته میشود.
همانطور که حدس زدهاید، استفاده از این پدیده کاملاً به صبر بستگی دارد.
به جای ورود فوری در زمان شکست، منتظر بمانید تا قیمت یک پولبک به سطح حمایت یا مقاومت شکسته ایجاد کند، و پس از اینکه قیمت جهش یافت، وارد شوید.
چند کلمه هشدار:
در فارکس، این اتفاق همیشه نمیافتد. تست های مجدد سطوح حمایت و مقاومت شکسته شده همیشه رخ نمیدهند. زمانهایی خواهد بود که قیمت فقط در یک جهت حرکت میکند و شما را پشت سر میگذارد.
به همین دلیل، همیشه از اوردر حد ضرر استفاده کنید و هرگز به معامله خود صرفا به خاطر امیدواری نچسبید.
Psychological Levels یا سطوح روانی قیمت
در تحلیل تکنیکال، سطح روانی به قیمتی گفته میشود که توسط معاملهگران به عنوان نقطهای مهم در نظر گرفته میشود، اغلب به دلیل داشتن عدد رند یا اینکه قبلاً به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمل کرده است.
این سطوح بر اساس ارزش بنیادی ذاتی نیستند، بلکه بر اساس درک و رفتار جمعی شرکتکنندگان در بازار شکل میگیرند.
این سطوح، که اغلب به عنوان خطوط نامرئی شناخته میشوند، اغلب بر رفتار معاملهگران خرد و نهادی تأثیر میگذارند و منجر به الگوهای قابل پیشبینی در حرکات قیمت میشوند.
سطوح روانی نقاط قیمتی در بازارهای مالی هستند که عمدتاً به دلیل سادگی و آسانی به خاطر سپردن آنها اهمیت قابل توجهی برای معاملهگران و سرمایهگذاران دارند.
معمولاً این سطوح عدد رند هستند، که با «۰۰» یا نقاط نیمه مانند «۵۰» پایان مییابند.
در معاملات جفت ارز فارکس، نرخ مبادله 1.00 یا برابر بین دو ارز قابل توجه است زیرا نشان می دهد که ارزش یک واحد ارز پایه با یک واحد ارز قیمت گذاری شده برابر است که اغلب باعث فعالیت قابل توجهی در بازار می شود.
Parity یا برابری جفت ارز چیست؟
در بازار فارکس، برابری یا Parity زمانی رخ میدهد که نرخ مبادله بین دو ارز به ۱.۰۰ برسد، به این معنی که یک واحد از ارز پایه با یک واحد از ارز قیمت گذاری شده برابر است.
این سطح قیمت از نظر روانی و تکنیکالی بسیار مهم است زیرا نشاندهنده تعادل و توازن بین ارزش دو ارز در برابر یکدیگر است.
رسیدن یا عبور از این نقطه برابری میتواند فعالیت قابل توجهی در بازار ایجاد کند و بر تصمیمگیریهای معاملاتی، استراتژیهای بالقوه و انتظارات بازار تأثیر بگذارد.
معاملهگران معمولاً تصمیمات خود را بر اساس این سطوح میچینند، که منجر به افزایش فشار خرید و فروش هنگام نزدیک شدن یا عبور قیمت از آنها میشود.
معاملهگران هنگام نزدیک شدن قیمتها به این سطوح روانی دچار روانپریشی میشوند.
به عنوان مثال، اگر USDJPY به یک عدد رند مانند 100 نزدیک شود، معامله گران ممکن است تمایل بیشتری برای خرید یا فروش در آن سطح داشته باشند، زیرا ممکن است احساس کنند که نشان دهنده یک نقطه عطف مهم است.
به طور مشابه، اگر USD/JPY قبلاً از یک سطح قیمتی خاص جهش کرده باشد، معامله گران ممکن است آن سطح را به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت کلیدی ببینند و ممکن است معاملات خود را بر این اساس تنظیم کنند.
سطوح روانی قیمت در تحلیل تکنیکال اهمیت دارند زیرا میتوانند بر رفتار معاملهگران تأثیر بگذارند.
مغز انسان به طور طبیعی به دنبال سادگی و نظم است. در معاملات، این تمایل منجر به ترجیح اعداد رند و الگوهای دیگری که به راحتی قابل شناسایی هستند، میشود.
هنگامی که تعداد بیشتری از شرکتکنندگان بازار بر روی سطوح قیمتی خاصی تمرکز میکنند، این سطوح روانی قیمت میتوانند به پیشگوییهای خودکامه تبدیل شوند. به این معنی که واکنشهای قیمت به طور قابل پیشبینی رخ میدهد.
به عنوان مثال، هنگامی که قیمتها به این سطوح نزدیک میشوند، میرسند، یا از آنها عبور میکنند، بسته به رفتار جمعی معاملهگران که توسط باورهای آنها نسبت به این سطوح هدایت میشود ممکن است به طور پیشبینیشده بازگردند، شکسته شوند، یا متوقف شوند.
برای مثال، سطح روانی قابل توجهی مانند ۱.۰۰۰۰ در جفت ارز EUR/USD ممکن است توجه زیادی از معاملهگران را به خود جلب کند.
همانطور که قیمت به این سطح نزدیک میشود، برخی از معاملهگران ممکن است در انتظار جهش قیمت اوردر خرید قرار دهند در حالی که برخی دیگر ممکن است اوردرهای فروش را با انتظار برگشت انجام دهند.
این فعالیت افزایشی میتواند منجر به نوسانات قیمت در اطراف سطح روانی شود، که منجر به فرصتهای معاملاتی برای خود شما میشود.
چند مثال از سطوح روانی:
اعداد رند: این اعداد سطوح قیمتی هستند که به صفر یا پنج ختم میشوند، مانند ۱۰۰ یا ۱.۵۰. این سطوح اغلب به عنوان سطوح روانی مهم دیده میشوند، زیرا اعداد رند را نشان میدهند و به راحتی به خاطر سپرده میشوند.
High و Low های قبلی: اگر دارایی قبلاً به قیمت High یا Low خاصی رسیده باشد، معامله گران ممکن است آن سطح را به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت کلیدی ببینند و ممکن است انتظار داشته باشند که قیمت دوباره از آن سطح در آینده جهش کند.
این High و Low ها می توانند روزانه، هفتگی، سالانه یا تمام مدت باشند.
میانگینهای متحرک: میانگینهای متحرک، که بعداً آن را مورد بحث قرار می دهیم به طور معمول در تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها و سطوح احتمالی حمایت یا مقاومت استفاده میشوند.
معاملهگران ممکن است یک میانگین متحرک را به عنوان سطح روانی در نظر بگیرند اگر قبلاً به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمل کرده باشد.
چگونه در سطوح روانی قیمت معامله کنیم:
شناسایی سطوح کلیدی: اولین گام در یکپارچهسازی سطوح روانی در معاملات شما، شناسایی سطوح کلیدی مربوط به ابزار مالی (مانند جفت ارز) است که در حال معامله آن هستید.
این کار میتواند با مشاهده رفتار قیمت تاریخی و یادداشت کردن اعداد رندی که قبلاً واکنشهای قابل توجهی نشان دادهاند، انجام شود.
نظارت بر رفتار قیمت: به دقت رفتار قیمت را هنگام نزدیک شدن به سطح روانی زیر نظر داشته باشید. به دنبال نشانههایی از نوسان قیمت بیشتر باشید، زیرا میتواند نشاندهنده افزایش علاقه از سوی شرکتکنندگان در بازار باشد.
تعیین نقاط ورود و خروج: پس از شناسایی سطح روانی و مشاهده رفتار قیمت در اطراف آن، از این اطلاعات برای ستاپ نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر قیمت از سطح حمایت روانی جهش کرده باشد، ممکن است یک پوزیشن طولانی را فقط بالاتر از آن سطح وارد کنید و یک حد ضرر کمی پایینتر از آن ست کنید.
خلاصه ای از سطوح روانی قیمت
بطور خلاصه، سطح روانی در تحلیل تکنیکال به سطح قیمتی گفته میشود که توسط معاملهگران و سرمایهگذاران اغلب به دلیل داشتن عدد رند یا اینکه قبلاً به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمل کرده است، مهم در نظر گرفته شده است.
این سطوح تنها به دلیل توجهی که معاملهگران به آنها میپردازند، اهمیت پیدا میکنند. معاملهگران اغلب در اطراف این سطوح واکنش نشان داده و تصمیمات معاملاتی خود را میگیرند، حتی اگر اهمیت منطقی خاصی برای آن عدد خاص وجود نداشته باشد.
معاملهگران معمولاً اوردرهای خود را در اطراف این سطوح تعیین میکنند. بنابراین، وقتی قیمت به این سطوح نزدیک میشود، ممکن است مجموعهای از اوردرهای خرید یا فروش فعال شود که باعث توقف یا برگشت قیمت میشود.
شکستن یک سطح روانی میتواند نشاندهنده حرکت بیشتر در آن جهت باشد، زیرا نشان میدهد که نگرشها یا روانشناسی معاملهگران در مورد آن سهم یا بازار در حال تغییر است.
به عنوان مثال، شکستن EUR/USD از ۱.۰۰ به سمت بالا میتواند نشاندهنده حرکت صعودی باشد.
بازارها قبل از اینکه روند را ادامه دهند اغلب این سطوح را آزمایش میکنند تا ببینند آیا هنوز پابرجا هستند.
به عنوان مثال، بازار ممکن است تا نزدیکی یک عدد رند صعودی باشد اما کاملاً به آن نرسد و سپس دوباره به عقب برگردد. سپس دوباره تلاش کند تا به آن سطح برسد.
- پشتیبانی مناسب در تحلیل، استراتژی های معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایه خود را در خدمات ما از جمله درخواست تحلیل سهم، اکسپرت مدیریت سرمایه و سفارش اکسپرت انتخاب کنید.
سطوح روانی نقاط قیمتی هستند که معاملهگران به دلیل داشتن اعداد رند و یا عملکرد قبلی به عنوان حمایت یا مقاومت، آنها را مهم میدانند.
دو روش برای معامله وجود دارد: جهش قیمت که در آن بعد از جهش قیمت از سطوح وارد معامله میشوید و شکست قیمت که در آن بعد از عبور قیمت از سطوح معامله میکنید.
این سطوح به دلیل تأثیر بر رفتار معاملهگران مهم هستند و میتوانند منجر به حرکات قیمتی قابل پیشبینی شوند که فرصتهای معاملاتی را فراهم میکنند.